ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
توجه! توجه! تصویری که میبینید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است ! معنی و مفهوم آن این است که خطر کرونا جدی است
ظریف با شیخ نواف احمد صباح امیر جدید کویت دیدار کرد
روابط حسنه در عهد شیخ متواضع
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در پی درگذشت «شیخ صباح احمد جابر الصباح»، امیر این کشور در سفر به کویت با امیر جدید و وزیر خارجه دیدار کرد و در دیدارهای خود با مقامهای جدید کویت، حمایت ایران از این کشور را مورد تأکید قرار داد. «شیخ صباح احمد جابر الصباح» هشتم مهرماه در سن ۹۱ سالگی بعد از ۱۴ سال رهبری کویت درگذشت و «شیخ نواف احمد صباح»، برادرش جانشین او شد. ظریف به مناسبت درگذشت شیخ صباح نوشت که او تصویری از اعتدال و میانهروی برای کویت و منطقه ترسیم کرده بود و امید است که دولت و مردم کویت در سایه دولت جدید از امنیت، ثبات، پیشرفت و شکوفایی برخوردار شوند.
شیخ صباح که به عنوان چهرهای میانهرو در میان رهبران کشورهای عربی منطقه شناخته میشد، پیش از به عهده گرفتن رهبری کویت، به مدت 40 سال مسئولیت وزارت خارجه کشورش را عهده دار بود. مسئولیتی که او در خلال آن به عنوان دیپلماتی شناخته شد که در کاهش تنشهای کشورش با دیگر کشورهای عربی نقش بسزایی ایفا کرد. چه او در قامت وزیر خارجه در تابستان سال 1990 که عراق در اقدامی غیرمنتظره به ایران حمله کرد، با هدف کاهش تنش از قدرتهای بزرگ جهان کمک گرفت و کوشید که سطح رابطه کویت با ایران را در آرامترین وضعیت ممکن نگه دارد. کویت بعدها در دوره رهبری شیخ صباح در بسیاری از پروندهها برخلاف عربستان سعودی و شماری از متحدانش در امتداد ایران گام برداشت از جمله اینکه این کشور از حل مسالمتآمیز مسأله هستهای ایران و برجام حمایت کرد و به مخالفت با دخالت نظامی در سوریه پرداخت.
کویت در دوره رهبری شیخ صباح که از سال 2006 آغاز شد، به یکی از اعضای فعال شورای همکاری خلیج فارس برای حل پروندههای اختلاف میان کشورهای منطقه تبدیل شد. در سال ۲۰۱۴، در پی ریاست جمهوری حسن روحانی، شیخ صباح، به تهران آمد و با مقامات عالی ایران از جمله مقام معظم رهبری دیدار کرد. حضور او در تهران در پی سفر وزیر خارجه ایران به کویت بود که با وعده اولویت روابط با همسایهها انجام شده بود. این حضور هم یک سال بعد با سفر رئیس جمهوری ایران در سفری یک روزه به عمان و کویت پاسخ داده شد.
پس از حمله شماری معترض به سفارت عربستان سعودی در تهران، کویت به ناچار در حمایت از عربستان، سطح روابطش با ایران را از سطح سفیر به کاردار کاهش داد. اقدامی که ایران به آن واکنش متقابل نشان نداد و سفیر کشورمان همچنان در کویت باقی ماند. با این حال و به رغم طرح ادعاهایی از سوی کویت علیه ایران که با کاهش تعداد دیپلماتهای ایرانی مقیم در کویت پاسخ داده شد، روابط دو کشور به وضعیت رابطه ایران و عربستان دچار نشد. اما به چنان سطحی تقلیل یافت که سفر شهروندان ایرانی به کویت تقریباً ناممکن شده بود. با همه اینها پس از اوجگیری تنش میان ایران و عربستان و با قطع روابط دیپلماتیک ریاض با تهران به بهانه حمله معترضان ایرانی به اماکن دیپلماتیک عربستان؛ این کویت بود که در کنار قطر و عمان به عنوان اعضای شورای همکاری خلیج فارس از پیروی تصمیمات تحمیلی ریاض اجتناب کرده و تغییر قابل ملاحظهای در سطح مناسبات دیپلماتیک خود با ایران ایجاد نکرد. بعدها و در اوج بحران دیپلماتیک قطر و عربستان، اگرچه میانجیگری شیخ صباح بی اثر بود اما کویت از آن هنگام در کنار عمان سعی کرد که به عنوان کشوری بی طرف در منازعات باقی بماند. در حقیقت از میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس جز عمان که سابقه روابط دوستانه مستمری با ایران داشته است، کویت و قطر دو کشوری بودند که طی سالهای اخیر و پس از بالا گرفتن تنش میان عربستان سعودی و ایران، سعی کردند مواضع نسبتاً معتدلی را در روابط دوجانبه خود با تهران اتخاذ کنند. کویت حتی برای آرام کردن اوضاع منطقه کوشید تا با پیشنهادات مختلف غائله میان ایران و عربستان را هم خاتمه دهد که البته موفقیتی حاصل نکرد.
استقبال از ائتلاف امید
کویت از نخستین کشورهایی بود که از طرح «صلح هرمز» که از سوی ایران مطرح شد، استقبال کرد. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز سوم مهرماه ۱۳۹۸ در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، همه کشورهای منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز را به ائتلاف امید یعنی «ابتکار صلح هرمز» دعوت کرده بود و نشان داده بود که عزم ایران برای حل اختلافات با همسایگانش و برقراری صلح و ثبات در منطقه تا چه اندازه جزم است. «خالد جارالله» معاون وزیر امور خارجه کویت نیز در حاشیه همان نشست سازمان ملل اعلام کرد که کشورش ابتکار صلح هرمز، طرح رئیس جمهوری اسلامی ایران برای تأمین امنیت آبهای خلیج فارس را دریافت کرده و با جدیت مورد توجه و پیگیری قرار خواهد داد. ارسال نامه رئیس جمهوری ایران به امیر کویت در اردیبهشت ماه سال جاری که در بحبوحه اپیدمی ویروس کرونا انجام شد، هدف به جریان انداختن رایزنیها برای عملی کردن ایده صلح هرمز و تأکید بر همگرایی برای مبارزه با بیماری همهگیر کرونا را دنبال میکرد.
ولیعهد متواضع
حالا با درگذشت شیخ صباح، شیخ «نواف الاحمد الجابر الصباح» برادر ناتنی ۸۳ ساله او که مسنترین ولیعهد دنیا به شمار میآید، به عنوان امیر جدید کویت معرفی شده است. آن هم در شرایطی که مبتلا شدن بیش از صد هزار نفر از جمعیت چهار میلیونی کویت به بیماری کرونا تمرکز و توجه زیادی را از سوی دولت برای حل این بحران فراگیر طلب میکند.
شیخ نواف پیشتر در قامت ولیعهد برای حفظ ثبات و امنیت خلیج فارس و بی اثر کردن تدابیر خطرناک برخی از کشورهای عضو این شورا در منطقه نقش مؤثری ایفا کرده بود و حالا در شرایطی به پادشاهی رسیده که معادلات منطقه تا حدود زیادی تغییر کرده است از جمله آنکه شماری از کشورهای عربی خلیج فارس در حال عادیسازی روابط خود با اسرائیل هستند و رابطه ایران و امریکا نیز در بحرانیترین وضعیت ممکن به سر میبرد. با این وجود به نظر نمیرسد که با حضور شیخ نواف که به «شیخ متواضع» معروف است، تغییر چندانی در سیاست کویت در قبال ایران صورت گیرد. اگرچه انتظار میرود که تحولات غیرقابل پیشبینی منطقه پرآشوب خاورمیانه و تغییر صفبندیهای سیال منطقه، کویت را هم از پیامدهای آن بی نصیب نگذارد اما باید منتظر ماند و دید شیخ نواف، کشورش را با در نظر گرفتن چه اهدافی هدایت خواهد کرد.
پیام تبریک روحانی به امیر کویت
رئیس جمهوری در پیام تبریکی به شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح امیر جدید کویت، ابراز اطمینان کرد که در سایه استمرار راه و منش رهبری حکیمانه وی، همچون گذشته شاهد گسترش روزافزون مناسبات دوستانه و برادرانه میان دو کشور و توسعه ثبات و امنیت در منطقه خواهیم بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، در متن پیام حجتالاسلام حسن روحانی به «شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح» امیر دولت کویت آمده است: با کمال خرسندی مقام امیری کشور دوست و برادر کویت را به جنابعالی صمیمانه تبریک میگویم. اطمینان دارم در سایه استمرار راه و منش رهبری حکیمانه آنجناب، همچون گذشته شاهد گسترش روزافزون مناسبات دوستانه و برادرانه میان دو کشور و توسعه ثبات و امنیت در منطقه خواهیم بود.
از خداوند متعال، سلامتی و موفقیت آنجناب و عزت و بهروزی مردم مسلمان کویت را مسألت دارم.
خبرنگار دیپلماسی
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در پی درگذشت «شیخ صباح احمد جابر الصباح»، امیر این کشور در سفر به کویت با امیر جدید و وزیر خارجه دیدار کرد و در دیدارهای خود با مقامهای جدید کویت، حمایت ایران از این کشور را مورد تأکید قرار داد. «شیخ صباح احمد جابر الصباح» هشتم مهرماه در سن ۹۱ سالگی بعد از ۱۴ سال رهبری کویت درگذشت و «شیخ نواف احمد صباح»، برادرش جانشین او شد. ظریف به مناسبت درگذشت شیخ صباح نوشت که او تصویری از اعتدال و میانهروی برای کویت و منطقه ترسیم کرده بود و امید است که دولت و مردم کویت در سایه دولت جدید از امنیت، ثبات، پیشرفت و شکوفایی برخوردار شوند.
شیخ صباح که به عنوان چهرهای میانهرو در میان رهبران کشورهای عربی منطقه شناخته میشد، پیش از به عهده گرفتن رهبری کویت، به مدت 40 سال مسئولیت وزارت خارجه کشورش را عهده دار بود. مسئولیتی که او در خلال آن به عنوان دیپلماتی شناخته شد که در کاهش تنشهای کشورش با دیگر کشورهای عربی نقش بسزایی ایفا کرد. چه او در قامت وزیر خارجه در تابستان سال 1990 که عراق در اقدامی غیرمنتظره به ایران حمله کرد، با هدف کاهش تنش از قدرتهای بزرگ جهان کمک گرفت و کوشید که سطح رابطه کویت با ایران را در آرامترین وضعیت ممکن نگه دارد. کویت بعدها در دوره رهبری شیخ صباح در بسیاری از پروندهها برخلاف عربستان سعودی و شماری از متحدانش در امتداد ایران گام برداشت از جمله اینکه این کشور از حل مسالمتآمیز مسأله هستهای ایران و برجام حمایت کرد و به مخالفت با دخالت نظامی در سوریه پرداخت.
کویت در دوره رهبری شیخ صباح که از سال 2006 آغاز شد، به یکی از اعضای فعال شورای همکاری خلیج فارس برای حل پروندههای اختلاف میان کشورهای منطقه تبدیل شد. در سال ۲۰۱۴، در پی ریاست جمهوری حسن روحانی، شیخ صباح، به تهران آمد و با مقامات عالی ایران از جمله مقام معظم رهبری دیدار کرد. حضور او در تهران در پی سفر وزیر خارجه ایران به کویت بود که با وعده اولویت روابط با همسایهها انجام شده بود. این حضور هم یک سال بعد با سفر رئیس جمهوری ایران در سفری یک روزه به عمان و کویت پاسخ داده شد.
پس از حمله شماری معترض به سفارت عربستان سعودی در تهران، کویت به ناچار در حمایت از عربستان، سطح روابطش با ایران را از سطح سفیر به کاردار کاهش داد. اقدامی که ایران به آن واکنش متقابل نشان نداد و سفیر کشورمان همچنان در کویت باقی ماند. با این حال و به رغم طرح ادعاهایی از سوی کویت علیه ایران که با کاهش تعداد دیپلماتهای ایرانی مقیم در کویت پاسخ داده شد، روابط دو کشور به وضعیت رابطه ایران و عربستان دچار نشد. اما به چنان سطحی تقلیل یافت که سفر شهروندان ایرانی به کویت تقریباً ناممکن شده بود. با همه اینها پس از اوجگیری تنش میان ایران و عربستان و با قطع روابط دیپلماتیک ریاض با تهران به بهانه حمله معترضان ایرانی به اماکن دیپلماتیک عربستان؛ این کویت بود که در کنار قطر و عمان به عنوان اعضای شورای همکاری خلیج فارس از پیروی تصمیمات تحمیلی ریاض اجتناب کرده و تغییر قابل ملاحظهای در سطح مناسبات دیپلماتیک خود با ایران ایجاد نکرد. بعدها و در اوج بحران دیپلماتیک قطر و عربستان، اگرچه میانجیگری شیخ صباح بی اثر بود اما کویت از آن هنگام در کنار عمان سعی کرد که به عنوان کشوری بی طرف در منازعات باقی بماند. در حقیقت از میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس جز عمان که سابقه روابط دوستانه مستمری با ایران داشته است، کویت و قطر دو کشوری بودند که طی سالهای اخیر و پس از بالا گرفتن تنش میان عربستان سعودی و ایران، سعی کردند مواضع نسبتاً معتدلی را در روابط دوجانبه خود با تهران اتخاذ کنند. کویت حتی برای آرام کردن اوضاع منطقه کوشید تا با پیشنهادات مختلف غائله میان ایران و عربستان را هم خاتمه دهد که البته موفقیتی حاصل نکرد.
استقبال از ائتلاف امید
کویت از نخستین کشورهایی بود که از طرح «صلح هرمز» که از سوی ایران مطرح شد، استقبال کرد. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز سوم مهرماه ۱۳۹۸ در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، همه کشورهای منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز را به ائتلاف امید یعنی «ابتکار صلح هرمز» دعوت کرده بود و نشان داده بود که عزم ایران برای حل اختلافات با همسایگانش و برقراری صلح و ثبات در منطقه تا چه اندازه جزم است. «خالد جارالله» معاون وزیر امور خارجه کویت نیز در حاشیه همان نشست سازمان ملل اعلام کرد که کشورش ابتکار صلح هرمز، طرح رئیس جمهوری اسلامی ایران برای تأمین امنیت آبهای خلیج فارس را دریافت کرده و با جدیت مورد توجه و پیگیری قرار خواهد داد. ارسال نامه رئیس جمهوری ایران به امیر کویت در اردیبهشت ماه سال جاری که در بحبوحه اپیدمی ویروس کرونا انجام شد، هدف به جریان انداختن رایزنیها برای عملی کردن ایده صلح هرمز و تأکید بر همگرایی برای مبارزه با بیماری همهگیر کرونا را دنبال میکرد.
ولیعهد متواضع
حالا با درگذشت شیخ صباح، شیخ «نواف الاحمد الجابر الصباح» برادر ناتنی ۸۳ ساله او که مسنترین ولیعهد دنیا به شمار میآید، به عنوان امیر جدید کویت معرفی شده است. آن هم در شرایطی که مبتلا شدن بیش از صد هزار نفر از جمعیت چهار میلیونی کویت به بیماری کرونا تمرکز و توجه زیادی را از سوی دولت برای حل این بحران فراگیر طلب میکند.
شیخ نواف پیشتر در قامت ولیعهد برای حفظ ثبات و امنیت خلیج فارس و بی اثر کردن تدابیر خطرناک برخی از کشورهای عضو این شورا در منطقه نقش مؤثری ایفا کرده بود و حالا در شرایطی به پادشاهی رسیده که معادلات منطقه تا حدود زیادی تغییر کرده است از جمله آنکه شماری از کشورهای عربی خلیج فارس در حال عادیسازی روابط خود با اسرائیل هستند و رابطه ایران و امریکا نیز در بحرانیترین وضعیت ممکن به سر میبرد. با این وجود به نظر نمیرسد که با حضور شیخ نواف که به «شیخ متواضع» معروف است، تغییر چندانی در سیاست کویت در قبال ایران صورت گیرد. اگرچه انتظار میرود که تحولات غیرقابل پیشبینی منطقه پرآشوب خاورمیانه و تغییر صفبندیهای سیال منطقه، کویت را هم از پیامدهای آن بی نصیب نگذارد اما باید منتظر ماند و دید شیخ نواف، کشورش را با در نظر گرفتن چه اهدافی هدایت خواهد کرد.
پیام تبریک روحانی به امیر کویت
رئیس جمهوری در پیام تبریکی به شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح امیر جدید کویت، ابراز اطمینان کرد که در سایه استمرار راه و منش رهبری حکیمانه وی، همچون گذشته شاهد گسترش روزافزون مناسبات دوستانه و برادرانه میان دو کشور و توسعه ثبات و امنیت در منطقه خواهیم بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، در متن پیام حجتالاسلام حسن روحانی به «شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح» امیر دولت کویت آمده است: با کمال خرسندی مقام امیری کشور دوست و برادر کویت را به جنابعالی صمیمانه تبریک میگویم. اطمینان دارم در سایه استمرار راه و منش رهبری حکیمانه آنجناب، همچون گذشته شاهد گسترش روزافزون مناسبات دوستانه و برادرانه میان دو کشور و توسعه ثبات و امنیت در منطقه خواهیم بود.
از خداوند متعال، سلامتی و موفقیت آنجناب و عزت و بهروزی مردم مسلمان کویت را مسألت دارم.
محمدجواد آذری جهرمی دریادداشتی خطاب به مردم درباره ضرورت استفاده از ماسک:
باید بمانید تا آینده را با هم بسازیم
گفتهاند: «خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری»
هر چند بیماری کرونا برای مردم ما و البته برای همه مردم جهان مصایب و دشواریهای بسیاری دربر داشت اما فرصتی بود برای تفکر به مسیرها و ظرفیتهای نویافته که از این پس زندگی ما را آسانتر خواهد کرد. امروز مردم ما بسیاری از امور روزمره را با استفاده از بسترهای ارتباطی انجام میدهند. دانشآموزان، دانشجویان و استادان از فضای مجازی برای آموزش استفاده میکنند و اغلب خدمات از رهگذر فضای مجازی و زیرساختهای ارتباطی قابل ارائه هستند. البته این بدین معنا نیست که هیچ مشکل و کمبود و فشاری در مسیر نبوده و نیست بلکه مهم آن است که با هم کار بزرگی را آغاز کردیم و بهبود دادیم و هر روز برای بهتر شدن آن در تلاشیم. حالا فکر کنید چنین زیرساختهایی در کشور ما فراهم نبود یا ضعیف بود آن موقع شرایط از آنچه الان هست بسیار دشوارتر میشد و مردم بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قرار میگرفتند. خدا را شاکریم که به ما توفیق خدمت داد تا امروز شاهد توسعه ارتباطات و ظرفیتهای نویافته باشیم، اما در این میان آنچه مهمتر از هر هدف و آرزویی است سلامتی تک تک مردم ایران است. به گفته پزشکان، ویروس کرونا موجودی موذی است و هر روز به رنگی در میآید. نمیتوان آن را شوخی گرفت و در رعایت پروتکلها کوتاهی کرد. جسم و جان تک تک شما هموطنان ارزشمند است و راههای شناخته شده پیشگیری از ابتلا به این بیماری سهل و ساده. وقتی میتوان با دوری از حضور از اجتماع و رفت و آمدهای بیهوده، استفاده از ماسک، شستن مدام دستها و ضدعفونی مدام سطوح از این بیماری خطرناک و کشنده پیشگیری کرد، چرا نکنیم؟ چرا جان عزیز خودمان و نزدیکانمان را به خطر بیندازیم؟ ایران به تک تک شما هموطنان نیازمند است. باید بمانید تا آینده را با هم بسازیم. پس بیشتر مراقب خودتان و آنهایی که دوستشان دارید باشید.
آرزومند سلامتی تک تک ایرانیان.
هر چند بیماری کرونا برای مردم ما و البته برای همه مردم جهان مصایب و دشواریهای بسیاری دربر داشت اما فرصتی بود برای تفکر به مسیرها و ظرفیتهای نویافته که از این پس زندگی ما را آسانتر خواهد کرد. امروز مردم ما بسیاری از امور روزمره را با استفاده از بسترهای ارتباطی انجام میدهند. دانشآموزان، دانشجویان و استادان از فضای مجازی برای آموزش استفاده میکنند و اغلب خدمات از رهگذر فضای مجازی و زیرساختهای ارتباطی قابل ارائه هستند. البته این بدین معنا نیست که هیچ مشکل و کمبود و فشاری در مسیر نبوده و نیست بلکه مهم آن است که با هم کار بزرگی را آغاز کردیم و بهبود دادیم و هر روز برای بهتر شدن آن در تلاشیم. حالا فکر کنید چنین زیرساختهایی در کشور ما فراهم نبود یا ضعیف بود آن موقع شرایط از آنچه الان هست بسیار دشوارتر میشد و مردم بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قرار میگرفتند. خدا را شاکریم که به ما توفیق خدمت داد تا امروز شاهد توسعه ارتباطات و ظرفیتهای نویافته باشیم، اما در این میان آنچه مهمتر از هر هدف و آرزویی است سلامتی تک تک مردم ایران است. به گفته پزشکان، ویروس کرونا موجودی موذی است و هر روز به رنگی در میآید. نمیتوان آن را شوخی گرفت و در رعایت پروتکلها کوتاهی کرد. جسم و جان تک تک شما هموطنان ارزشمند است و راههای شناخته شده پیشگیری از ابتلا به این بیماری سهل و ساده. وقتی میتوان با دوری از حضور از اجتماع و رفت و آمدهای بیهوده، استفاده از ماسک، شستن مدام دستها و ضدعفونی مدام سطوح از این بیماری خطرناک و کشنده پیشگیری کرد، چرا نکنیم؟ چرا جان عزیز خودمان و نزدیکانمان را به خطر بیندازیم؟ ایران به تک تک شما هموطنان نیازمند است. باید بمانید تا آینده را با هم بسازیم. پس بیشتر مراقب خودتان و آنهایی که دوستشان دارید باشید.
آرزومند سلامتی تک تک ایرانیان.
جان شما، جان ما
■چهرههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی در گفت وگو با «ایران» مردم را به استفاده از ماسک دعوت کردند
■گزارش میدانی و گفت وگو با شهروندان درباره اهمیت ماسک
5، 9، 17 و18
رئیس جمهوری نسبت به عمومی شدن سامانه جامع تأمین و توزیع کالا دستور داد
اعطای مشوق مالیاتی به صادرکنندگان خوش سابقه
گروه اقتصادی| رئیس جمهوری، وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت را مکلف کرد، زنجیره کامل تأمین و توزیع شامل تولید، صادرات و واردات کشور از مرحله ثبت سفارش تا توزیع کالا در فروشگاهها را ایجاد و زمینه دسترسی همه مدیران، فعالان اقتصادی و عموم مردم به این سامانه را فراهم کند تا در هر لحظه همه بتوانند از تمام مراحل ورود، توزیع و میزان و موجودی کالا در کشور مطلع شوند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، در یکصد و هفتادمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که صبح روز یکشنبه به ریاست حسن روحانی برگزار شد، پیرو مصوبات و مباحث جلسات گذشته درخصوص ایجاد و فعالسازی سامانه جامع اطلاعات تجارت کشور، وزارت صمت از روند ایجاد این سامانه و فعالیت آن گزارشی ارائه کرد.
رئیس جمهوری این سامانه را مرکز اطلاعات و مدیریت کالا و واردات و صادرات کشور توصیف کرد و با تأکید بر نیاز مبرم اقتصاد کشور به آن و ضرورت تکمیل پوشش گسترده این سامانه افزود: فقدان انسجام و چند بخشی بودن نظام گردش اطلاعات زنجیره تأمین، تولید و توزیع کالا در کشور دهههای متمادی استمرار داشته که نه تنها فعالان، تولیدکنندگان و مدیران اقتصادی کشور را با کمبود اطلاعات مدیریتی روبهرو کرده بود، بلکه زمینهای برای سوء استفادهها نیز ایجاد کرده که به آرامش و امنیت روانی مردم در حوزه اقتصاد آسیب میزد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه این سامانه باید بتواند تمام حلقههای مسیر تأمین و توزیع کالا را به یکدیگر متصل کند، اظهار داشت: این سامانه با ایجاد شفافیت، امکان مقابله مؤثرتر با فساد و قاچاق را فراهم خواهد کرد و یک اقدام بزرگ در حوزه ساماندهی اقتصاد محسوب میشود. روحانی تصریح کرد: همه دستگاهها از جمله گمرک و بیمه موظف هستند اقدامات خود را برای پیوستن کامل به این سامانه، به سرعت انجام دهند.
دستور رئیس جمهوری برای تشویق صادرکنندگان خوش سابقه
در ادامه جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت و پس از ارائه گزارش رئیس کل بانک مرکزی از عملکرد 108 صادرکننده نمونه کشور که در طول سال گذشته به صددرصد تعهد خود برای بازگرداندن ارز صادراتی به چرخه اقتصادی عمل کردهاند، مقرر شد مشوقهایی برای صادرکنندگان خوشنام در نظر گرفته شود.
رئیس جمهوری در این جلسه با تأکید بر این نکته که تجار و بازرگانان کشور چه در شرایط جنگ اقتصادی و چه در شرایط عادی به هیچ وجه نباید در مسیر فعالیت خود درگیر موانع اداری شوند، گفت: در کنار رفع موانع و ایجاد سهولت و سرعت برای فعالیت بازرگانان، دولت وظیفه خود میداند برای آن دسته از صادرکنندگان خوش سابقه و متعهد کشور که در شرایط سخت اخیر عملکرد مؤثر و مفیدی داشتهاند، مشوقهایی در نظر بگیرد.
روحانی دستور داد سازمان مالیاتی، نسبت به برگشت مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگانی که تعهدات خود را انجام میدهند، حداکثر ظرف دو هفته اقدام کند. در این جلسه مقرر شد مالیات ارزش افزوده کلیه صادرکنندگان با اعلام بانک مرکزی و به نسبت ایفای تعهد برگشت ارز صادراتی در مدت دو هفته برگردانده شود.
۱۷ درصد افزایش در بازگشت ارز
روحانی درحالی این دستور را داده است که موعد اولیه بازگشت ارز حاصل از صادرات توسط صادرکنندگان که در 31 تیرماه سال جاری به اتمام رسید و تنها بخش اندکی از 27 میلیارد دلار مورد انتظار به کشور بازگشته بود لذا دولت برنامهریزی مجددی برای افزایش سرعت بازگشت ارز به چرخه اقتصادی کشور در دستور کار قرار داد. از یک سو مسئولان با همفکری صادرکنندگان درصدد رفع موانع موجود برای بازگشت ارز برآمدند و از طرف دیگر، مجازاتهایی برای صادرکنندگانی که از عرضه ارز خود در بازار طفره میرفتند در نظر گرفت. اکنون با فرارسیدن مهرماه اعداد و ارقامی که از سوی مسئولان ذیربط منتشر میشود، نشان دهنده افزایش قابل توجه روند بازگشت ارز صادراتی به کشور است. طبق اعلام رئیس کل بانک مرکزی، صادرکنندگان بالغ بر ۸ میلیارد دلار از تعهدات ارزی ۲۷ میلیارد دلاری ایفا نشده خود، مربوط به پروانههای صادراتی سالهای 1398 - 1397 خود را بتدریج به چرخه اقتصاد کشور آورده و مانده تعهدات آنها به حدود ۱۹ میلیارد دلار کاهش یافته است.
درهمین راستا روز گذشته نیز مدیرکل دفتر توسعه خدمات بازرگانی سازمان توسعه تجارت ایران، از رفع کامل تعهدات ارزی بیش از ۲ هزار صادرکننده تا ۷ مهرماه امسال خبر داد.
به گزارش سازمان توسعه تجارت، احسان قمری گفت: بر اساس آمارها ۲ هزار و ۳۲۲ صادرکننده با صادرات ۱۶.۶ میلیارد یورو، تا هفتم مهرماه ۹۹ تعهدات ارزی خود را به صورت صددرصد ایفا کردهاند که نسبت به گزارش پیشین در تاریخ ۳۱ تیرماه، ۱۳ درصد افزایش در تعداد و ۱۷ درصد افزایش در بازگشت ارز برآورد میشود.
قمری افزود: این ۲ هزار و ۳۲۲ صادرکننده شامل هزار و 658 واحد تولیدی و ۶۶۴ واحد غیرتولیدی بوده و میزان بازگشت ارز این دو دسته به ترتیب ۱۳.۹ میلیارد یورو و یک میلیارد یورو است. وی ادامه داد: این در حالی است که در گزارش ۳۱ تیرماه ۹۹ که بر اساس صادرات از ۲۱ فروردین ۹۷ تا ۲۹ اسفندماه 98 تنظیم شده است، 2 هزار و 56 صادرکننده شامل هزار و 435 واحد تولیدی و ۶۳۱ واحد غیرتولیدی نسبت به بازگشت ارز به ترتیب ۱۱.۸ میلیارد یورو و یک میلیارد یورو اقدام کرده بودند.
قمری اضافه کرد: تعداد 15 هزار و 9 صادرکننده شامل 2 هزار و 385 واحد تولیدی و 12 هزار و 624 واحد غیرتولیدی با صادرات ۸.۴ میلیارد یورو تعهدات ارزی خود را ایفا نکرده و ۷.۴ میلیارد یورو را به چرخه اقتصادی بازنگرداندهاند که بخشی از این مقدار مربوط به 10 هزار و 872 صادرکننده بدون کارت بازرگانی است.
مدیر کل دفتر توسعه خدمات بازرگانی افزود: از این گروه میتوان به پیلهوران و مرزنشینان اشاره کرد، همچنین بخشی از این صادرکنندگان، نسبت به صادرات از محل ورود موقت اقدام کردهاند و لازم است درباره چگونگی رفع تعهدات ارزی آنان در اسرع وقت تصمیمگیری شود. قمری تلاش کمیتههای اقدام ارزی در سازمان توسعه تجارت ایران و سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها و همچنین کارگروه پایش رفتار تجاری را در راستای استفاده از ابزارهای پیش رو در جهت تسریع و تسهیل بازگشت ارز حاصل از صادرات دانست.
نکته
زنجیره تأمین تا توزیع کالا شفاف و رصد کالا از تولید و واردات تا فروشگاه میشود
صادرکنندگان خوش سابقه تشویق میشوند
مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگان خوش سابقه برگردانده میشود. ارز برگردانید؛ مالیاتتان برگردانده میشود
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، در یکصد و هفتادمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که صبح روز یکشنبه به ریاست حسن روحانی برگزار شد، پیرو مصوبات و مباحث جلسات گذشته درخصوص ایجاد و فعالسازی سامانه جامع اطلاعات تجارت کشور، وزارت صمت از روند ایجاد این سامانه و فعالیت آن گزارشی ارائه کرد.
رئیس جمهوری این سامانه را مرکز اطلاعات و مدیریت کالا و واردات و صادرات کشور توصیف کرد و با تأکید بر نیاز مبرم اقتصاد کشور به آن و ضرورت تکمیل پوشش گسترده این سامانه افزود: فقدان انسجام و چند بخشی بودن نظام گردش اطلاعات زنجیره تأمین، تولید و توزیع کالا در کشور دهههای متمادی استمرار داشته که نه تنها فعالان، تولیدکنندگان و مدیران اقتصادی کشور را با کمبود اطلاعات مدیریتی روبهرو کرده بود، بلکه زمینهای برای سوء استفادهها نیز ایجاد کرده که به آرامش و امنیت روانی مردم در حوزه اقتصاد آسیب میزد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه این سامانه باید بتواند تمام حلقههای مسیر تأمین و توزیع کالا را به یکدیگر متصل کند، اظهار داشت: این سامانه با ایجاد شفافیت، امکان مقابله مؤثرتر با فساد و قاچاق را فراهم خواهد کرد و یک اقدام بزرگ در حوزه ساماندهی اقتصاد محسوب میشود. روحانی تصریح کرد: همه دستگاهها از جمله گمرک و بیمه موظف هستند اقدامات خود را برای پیوستن کامل به این سامانه، به سرعت انجام دهند.
دستور رئیس جمهوری برای تشویق صادرکنندگان خوش سابقه
در ادامه جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت و پس از ارائه گزارش رئیس کل بانک مرکزی از عملکرد 108 صادرکننده نمونه کشور که در طول سال گذشته به صددرصد تعهد خود برای بازگرداندن ارز صادراتی به چرخه اقتصادی عمل کردهاند، مقرر شد مشوقهایی برای صادرکنندگان خوشنام در نظر گرفته شود.
رئیس جمهوری در این جلسه با تأکید بر این نکته که تجار و بازرگانان کشور چه در شرایط جنگ اقتصادی و چه در شرایط عادی به هیچ وجه نباید در مسیر فعالیت خود درگیر موانع اداری شوند، گفت: در کنار رفع موانع و ایجاد سهولت و سرعت برای فعالیت بازرگانان، دولت وظیفه خود میداند برای آن دسته از صادرکنندگان خوش سابقه و متعهد کشور که در شرایط سخت اخیر عملکرد مؤثر و مفیدی داشتهاند، مشوقهایی در نظر بگیرد.
روحانی دستور داد سازمان مالیاتی، نسبت به برگشت مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگانی که تعهدات خود را انجام میدهند، حداکثر ظرف دو هفته اقدام کند. در این جلسه مقرر شد مالیات ارزش افزوده کلیه صادرکنندگان با اعلام بانک مرکزی و به نسبت ایفای تعهد برگشت ارز صادراتی در مدت دو هفته برگردانده شود.
۱۷ درصد افزایش در بازگشت ارز
روحانی درحالی این دستور را داده است که موعد اولیه بازگشت ارز حاصل از صادرات توسط صادرکنندگان که در 31 تیرماه سال جاری به اتمام رسید و تنها بخش اندکی از 27 میلیارد دلار مورد انتظار به کشور بازگشته بود لذا دولت برنامهریزی مجددی برای افزایش سرعت بازگشت ارز به چرخه اقتصادی کشور در دستور کار قرار داد. از یک سو مسئولان با همفکری صادرکنندگان درصدد رفع موانع موجود برای بازگشت ارز برآمدند و از طرف دیگر، مجازاتهایی برای صادرکنندگانی که از عرضه ارز خود در بازار طفره میرفتند در نظر گرفت. اکنون با فرارسیدن مهرماه اعداد و ارقامی که از سوی مسئولان ذیربط منتشر میشود، نشان دهنده افزایش قابل توجه روند بازگشت ارز صادراتی به کشور است. طبق اعلام رئیس کل بانک مرکزی، صادرکنندگان بالغ بر ۸ میلیارد دلار از تعهدات ارزی ۲۷ میلیارد دلاری ایفا نشده خود، مربوط به پروانههای صادراتی سالهای 1398 - 1397 خود را بتدریج به چرخه اقتصاد کشور آورده و مانده تعهدات آنها به حدود ۱۹ میلیارد دلار کاهش یافته است.
درهمین راستا روز گذشته نیز مدیرکل دفتر توسعه خدمات بازرگانی سازمان توسعه تجارت ایران، از رفع کامل تعهدات ارزی بیش از ۲ هزار صادرکننده تا ۷ مهرماه امسال خبر داد.
به گزارش سازمان توسعه تجارت، احسان قمری گفت: بر اساس آمارها ۲ هزار و ۳۲۲ صادرکننده با صادرات ۱۶.۶ میلیارد یورو، تا هفتم مهرماه ۹۹ تعهدات ارزی خود را به صورت صددرصد ایفا کردهاند که نسبت به گزارش پیشین در تاریخ ۳۱ تیرماه، ۱۳ درصد افزایش در تعداد و ۱۷ درصد افزایش در بازگشت ارز برآورد میشود.
قمری افزود: این ۲ هزار و ۳۲۲ صادرکننده شامل هزار و 658 واحد تولیدی و ۶۶۴ واحد غیرتولیدی بوده و میزان بازگشت ارز این دو دسته به ترتیب ۱۳.۹ میلیارد یورو و یک میلیارد یورو است. وی ادامه داد: این در حالی است که در گزارش ۳۱ تیرماه ۹۹ که بر اساس صادرات از ۲۱ فروردین ۹۷ تا ۲۹ اسفندماه 98 تنظیم شده است، 2 هزار و 56 صادرکننده شامل هزار و 435 واحد تولیدی و ۶۳۱ واحد غیرتولیدی نسبت به بازگشت ارز به ترتیب ۱۱.۸ میلیارد یورو و یک میلیارد یورو اقدام کرده بودند.
قمری اضافه کرد: تعداد 15 هزار و 9 صادرکننده شامل 2 هزار و 385 واحد تولیدی و 12 هزار و 624 واحد غیرتولیدی با صادرات ۸.۴ میلیارد یورو تعهدات ارزی خود را ایفا نکرده و ۷.۴ میلیارد یورو را به چرخه اقتصادی بازنگرداندهاند که بخشی از این مقدار مربوط به 10 هزار و 872 صادرکننده بدون کارت بازرگانی است.
مدیر کل دفتر توسعه خدمات بازرگانی افزود: از این گروه میتوان به پیلهوران و مرزنشینان اشاره کرد، همچنین بخشی از این صادرکنندگان، نسبت به صادرات از محل ورود موقت اقدام کردهاند و لازم است درباره چگونگی رفع تعهدات ارزی آنان در اسرع وقت تصمیمگیری شود. قمری تلاش کمیتههای اقدام ارزی در سازمان توسعه تجارت ایران و سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها و همچنین کارگروه پایش رفتار تجاری را در راستای استفاده از ابزارهای پیش رو در جهت تسریع و تسهیل بازگشت ارز حاصل از صادرات دانست.
نکته
زنجیره تأمین تا توزیع کالا شفاف و رصد کالا از تولید و واردات تا فروشگاه میشود
صادرکنندگان خوش سابقه تشویق میشوند
مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگان خوش سابقه برگردانده میشود. ارز برگردانید؛ مالیاتتان برگردانده میشود
سیاست اصولی ایران در قبال جنگ قرهباغ به روایت حسن بهشتیپور
بی طرفی و میانجیگری
گروه سیاسی/ بی طرفی و تلاش برای میانجیگری؛ به اعتقاد حسن بهشتیپور این محور بنیادین سیاست ایران در قبال مسأله قفقاز است. بر همین اساس است که او میگوید موضعگیریهای پراکنده و غیر منسجم اخیر درباره لزوم حمایت از جمهوری آذربایجان میتواند به منافع ملی ما خدشه وارد کند. این تحلیلگر مسائل بینالملل البته معتقد است بالا گرفتن آتش جنگ در خط تماس مرزی ایران به معنای حساسیت فوقالعاده تحولات برای ماست. تحولاتی که باید با دقت زیاد درباره آن تصمیمگیری شود. بهشتی پور همچنین حضور بازیگران فرامنطقهای و خصوصاً اسرائیل در این جنگ را یکی دیگر از مخاطرات آن برای ایران دانسته است. او میگوید با توجه به این دست مسائل هیچ نوع جانبداری در مسأله قرهباغ، منافع ما را تأمین نمیکند. هر چند که اعتقاد دارد احتمال فرسایشی شدن این دور از درگیریها نسبت به قبل بیشتر و جدیتر شده است.
٭٭٭
در ماجرای قرهباغ آنچه این روزها بیشتر در ایران مورد توجه قرار گرفته این موضوع است که موضع اصولی ما چیست و موضعگیریهای پراکندهای که روزهای اخیر شاهد آن بودیم،میتواند چه تأثیری در منافع و موقعیت ایران در این مسأله بگذارد؟
یکی از مشکلات ما در ایران این است که سیاست خارجی بیش از آنکه متأثر از مباحث کارشناسی باشد، تحت تأثیر فضاسازیهای سیاسی و گاه هیجانی است. در ماجرای اخیر قرهباغ هم همین است. مواضعی که توسط برخی ائمه جمعه و نمایندگان مجلس گرفته شد نه انطباقی با مواضع اصولی سیاست خارجی ما داشت و نه منطبق با منافع ملی ایران بود. من با کمال تأسف باید بگویم که در این موضوع ردپای نوعی پوپولیسم را میشود دید. در حالی که جنگ بیخ گوش ماست و ترکشهای آن به روستاهای ما میرسد و از سوی دیگر موضوع در داخل میتواند زمینه شکافها و اختلافاتی باشد، چنین موضعگیریها به هیچ عنوان مسئولانه نیست. این موضوع اصلاً به لحاظ امنیت ملی، موضوعی نیست که بخواهیم آن را کف خیابان بیاوریم و عامل هیجانات عمومی قرار بدهیم. باید اضافه کنیم که حاکمیت نهادهای ملی ما هم در این موضوع با اظهارنظرهای پراکنده و موضعگیریهای ناهماهنگ نقض میشود و این شأنیت حاکمیتی ما را در چشم ناظران خارجی مخدوش میکند. ضمن اینکه مواضعی هم که گرفته شده نه در دایره اختیار و مسئولیت افرادی که بیانیه صادر کردهاند بوده و نه در حوزه تخصص آنها.
اهمیت این موضوع از منظر ملی برای ایران چیست؟
دقت کنید که شروع مسأله قرهباغ به سال 1988 میلادی برمیگردد و در ادامه کشتاری که در ژانویه سال 1990 توسط ارتش شوروی در این منطقه رخ داد، یکی از لحظات تاریخی بود که فروپاشی شوروی را تسریع کرد. یعنی موضوع تا این اندازه پتانسیل تنش بالایی دارد. جمهوری آذربایجان بر تمامیت ارضی خود تأکید دارد و ارمنستان از حق تعیین سرنوشت ساکنان ارمنی قرهباغ میگوید. بحث بر سر این است که چه طرحی میتواند این دو خواسته همزمان را تأمین کند؟ 30 سال است که برای رسیدن به فرمول این موضوع بحث شده و نتیجهای نداشته، جز چند جنگ مهم در منطقه. این وسط اگر جمهوری اسلامی ایران به نفع هر کدام از طرفین حرکت کند، نمیتواند در نهایت در فرآیند میانجیگری ایفای نقش کند. این موضوع اثبات شده است که مسأله قرهباغ فقط راه حل سیاسی دارد و هرگونه موضعگیری ایران به نفع هر کدام از طرفین، موضع ما را در ساحت سیاسی تضعیف میکند. منافع ملی ما ایجاب میکند که اولاً موضوع قرهباغ از طریق سیاسی حل شود و ثانیاً در این فرآیند سیاسی جمهوری اسلامی ایران دارای نقش اساسی باشد. بنابراین هر چیزی که این دو عامل را مخدوش کند، مخدوشکننده منافع ملی ما در این بحران است.
برخی البته بر اساس برآوردهای شخصی خود این بیطرفی را به انفعال تعبیر کردهاند. چقدر این تعبیر منطقی است؟
موضع ایران بی طرفی فعال و مثبت است. این به معنای انفعال نیست. کمااینکه در تمام این سالها شاهد بودیم که ایران همواره دو طرف را دعوت به گفتوگو و صلح و ترک مخاصمه کرده است. یعنی اینکه جمهوری اسلامی ایران له یا علیه جمهوری آذربایجان و ارمنستان موضع نمیگیرد اما بیکار هم نمینشیند. برای اینکه امنیت قفقاز جنوبی مستقیماً با امنیت ایران در ارتباط است. به هر حال بخش مهمی از میدان نبرد شامل مرزهای شمال غرب ایران میشود و به همین دلیل ایران اگر بخواهد هم نمیتواند منفعل باشد. ضمن اینکه این درگیری به دلیل مجاورت جغرافیایی برای مناطق ما در منطقه کاملاً خطرآفرین است و همین هم ضرورت موضع بیطرفانه ما را تشدید میکند. نه تنها هیچ سودی در جانبداری در این ماجرا برای ایران وجود ندارد که حتی کوچکترین کم دقتی میتواند ما را با ضررهای مهمی مواجه کند.
فکر میکنید زمینه اصلی دور اخیر درگیریهای نظامی چه بوده؟ یعنی چه چیزی باعث بر افروختن دوباره آتش شد؟
معتقدم خود دو طرف هم میدانند مسأله راه حل نظامی ندارد اما جمهوری آذربایجان به پشتوانه دو چیز یعنی اول تسلیحات اسرائیلی و دوم پشتیبانی ترکیه و برخی کشورهای دیگر گمان میکند که این بار میتواند اقدام نظامی مؤثری انجام دهد. در حالی که این ارزیابی کاملاً غلط است. البته مسأله جنگ در قرهباغ، همواره یک آتش زیر خاکستر بوده که کوچکترین بهانهای برای شعلهور شدن آن کافی بوده.
یک مسأله نگرانکننده در روزهای اخیر اخباری است که از گسیل نیروهای تکفیری به منطقه شنیده میشود. این مسأله میتواند چه تأثیراتی بگذارد و چه تغییراتی در حوزه میدانی جنگ نسبت به گذشته ایجاد کند؟
مسأله ابعاد حضور تکفیریها شاید بیشتر جنگ روانی و تبلیغاتی باشد. اما هم ترکیه و هم جمهوری آذربایجان باید بخوبی بدانند که آمدن گروههای تکفیری راحت است اما برای رفتن آنها هیچ تضمینی نیست. جنگ قرهباغ یک جنگ حاکمیتی است نه اعتقادی که دو گروه با دو اعتقاد مذهبی علیه هم اقدام کنند. اگر ترکیه افرادی را بیاورد و جنگ را تبدیل به میدان نبرد مسلمان-مسیحی کند، بدتر از آن بلایی که در سوریه بر سر نیروهایش آمد، اینجا در انتظارش است. از آن مهمتر مسأله برای الهام علیاف است که حضور تکفیریها در یک چشمانداز بلندمدتتر میتواند جمهوری آذربایجان را تبدیل به یک سوریه دوم کند. بنابراین آوردن نیروهای تکفیری به این میدان اتفاقاً باتلاقی است که اول از همه خود جمهوری آذربایجان و ترکیه در آن گیر میکنند. بر همین اساس عقل سلیم حکم میکند که آنکارا و باکو به این سمت نروند. اما این اتفاق اگر رخ دهد قطعاً ابعاد آتی آن میتواند بسیار وسیعتر از این منطقه باشد.
فارغ از بحث تکفیریها، روشن است که حضور ترکیه در این جنگ نسبت به قبل به مراتب جدیتر است. این حضور آنها چه نسبتی با حضورشان در سوریه، لیبی و نقاط دیگر دارد؟
حضور ترکیه اینجا خیلی مهم و قابل ملاحظه است. ترکیه در سالهای اخیر نشان داده بسته به شرایط، میتواند سیاستش را به رنگها و چهرههای مختلفی در بیاورد. وقتی صحبت حضور ترکیه در لیبی میشود یکباره آنها ماهیت اخوانی پیدا میکنند. چون میخواهد به کمک قطر پول و امکانات را فراهم کند و در آنجا افرادی را بسیج کنند که علیه ژنرال حفتر اقدام کنند. وقتی بحث مدیترانه میشود، ترکیه ماهیت سکولار میگیرد و وارد همکاری با ناتو میشود. در سوریه وقتی با قطر همکاری میکند باز ماهیت اخوانی میگیرد. در بالکان شعار نوعثمانی میدهد تا یک نوستالژی تاریخی را آنجا زنده کند. وقتی در کنفرانس اسلامی است طور دیگری ظاهر میشود. یا در همین قفقاز ماهیت پانترکیستی میگیرد.
در این معادله هم تجربه یک دهه اخیر نشان داده که تکفیریها نیز در جاهایی ابزار دست ترکیه هستند. این ترکیه که امروز مشوق و پشتیبان اصلی جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ است، همان ترکیهای است که در سالهای 2007 مذاکره با ارمنستان برای عادیسازی روابط را آغاز کرد و در نهایت روابط دو طرف اینقدر نزدیک شد که صدای حکومت باکو در آمد و اعتراض کرد. بنابراین واقعیت این است که اردوغان فردی عملگراست که منافع ترکیه را در پوششهای مختلف دنبال میکند.
با توجه به این به نظر شما، چقدر طولانیتر شدن این جنگ، نسبت به ادوار گذشته را ممکن میدانید؟ حضور مجموعه بازیگرانی که الان درگیر هستند چه چشماندازی از آینده تحولات در این عرصه ایجاد میکند؟
بر اساس آن نکاتی که گفتم الان مسأله اردوغان در این جنگ، دفاع از آذریها نیست بلکه توسعه نفوذ در قفقاز است. ضمن اینکه به نظر میرسد اردوغان میخواهد از ابزار حضورش در این جنگ برای فشار بر ارمنستان جهت گرفتن امتیاز هم سود ببرد. چون دو طرف هنوز اختلافات جدی دارند. اما قطعاً حضور ترکیه اینبار منجر به طولانیتر شدن جنگ و البته افزایش دامنه آن خواهد شد. چرا که آن طرف ما بازیگر مهمی به نام روسیه را هم داریم که تا اینجا متمایل به ارمنستان اقدام کرده. این دو در جاهای دیگری به صورت هماهنگ و تا حدودی ائتلافی عمل میکردند، مثل تحولات سالهای اخیر سوریه. ضمن اینکه وارد تبادلات اقتصادی و نظامی هم شده بودند. حضور آنها در قرهباغ میتواند در آن معادلات هم تأثیر زیادی بگذارد و باعث تغییر توازن و به وجود آمدن یک سری شرایط تازه شود. یعنی نه تنها خطر فرسایشی شدن جنگ قرهباغ وجود دارد بلکه مسأله تأثیر آن بر تحولات دیگر منطقه هم نباید از چشم دور بماند. خصوصاً این خطر جایی است که اینها بخواهند در این میدان یک زورآزمایی متقابل را تجربه کنند و توجه کنید که این اتفاق در مجاورت ما رخ میدهد. چیز دیگری که خطر طولانی شدن جنگ را تشدید میکند، حسی است که جمهوری آذربایجان درباره قوت تسلیحاتی خود در اثر خرید سلاح از اسرائیل دارد. درست است که ارمنستان هم آن طرف حمایت روسیه را دارد اما به نظر میرسد جمهوری آذربایجان احساس میکند با توسل به خریدهایی که از اسرائیل داشته در این مقطع توانسته دست بالا را پیدا کند. حال آنکه چنین نیست و این تصور فقط باعث به درازا کشیده شدن جنگ خواهد شد. یکی از مهمترین بازیگران در این مسأله گروه مینسک بود که سازمان امنیت و همکاری اروپا آن را ایجاد کرده بود و رهبری آن به روسیه، امریکا و فرانسه سپرده شده بود. منافع اینها اقتضا میکرد حالت «نه جنگ، نه صلح» ادامه پیدا کند. چون طی 26 سال گروه مینسک هیچ اقدام عملی برای حل مسأله انجام نداد. بنابراین جنگ قرهباغ بازیگران فرامنطقهای قوی دارد و تحت تأثیر حضور آنها ماجرا اینگونه است که با آزاد شدن دو تا منطقه، مسأله حل نمیشود. تفاوت اصلی درگیری اخیر با ادوار قبل حضور عواملی مثل اسرائیل است که منافعشان ایجاب میکند در منطقه سلاح بفروشند. اسرائیل تا کنون میلیاردها دلار سلاح به آذربایجان فروخته، مثلاً در سال 2016 فقط 5 میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی بین دو طرف امضا شد. آن طرف ماجرا هم همین دو ماه پیش سفارت ارمنستان در تلآویو افتتاح شد. یعنی باز این میتواند یک بازار تسلیحاتی جدید برای اسرائیل باشد. ضمن اینکه ادامه جنگ، بهانهای خواهد بود برای توجیه حضور اسرائیل در منطقه قفقاز. امریکا هم حامی این سیاست است و البته خودش هم همین نگاه را دارد. کما اینکه مسأله برای روسیه هم تقریباً به همین شکل است. با این چشمانداز باید گفت که اوضاع فعلی هم به لحاظ تحولات میدانی و نظامی و هم به لحاظ سیاسی و حضور قدرتهای فرامنطقهای، پیچیدهتر از قبل است و با این چشمانداز کار پایان جنگ و رسیدن به صلح قدری مشکلتر است.
با این تفاسیر مخاطرات تحولات اخیر برای ایران چیست و البته بازیگری هوشمندانه ما در این مقطع میتواند باعث خلق چه موقعیتهایی برایمان بشود؟
مهمترین مسأله این است که مرز ما درست در خط تماس جنگ است. این آتشی که در خانه دو همسایه افتاده هر لحظه میتواند وارد خانه ما هم بشود. پس نیاز است که اینجا هم به غایت هوشیار باشیم و هم فعال. منافع ایران فقط و فقط پایان جنگ و رسیدن به توافق است. بسیار هم روشن است که سیگنال حمایت از هر طرفی میتواند آتش را به سمت خود ما بکشاند. اما مهمتر از هر چیز آن مطلبی است که قبلتر اشاره کردم. یعنی ناامن شدن و وقوع جنگ در قفقاز جنوبی بزرگترین بهانه است برای حضور قدرتهای فرامنطقهای در مجاورت مرزهای شمالی ایران. توجه به این مسائل یک دقت نظر و اطلاع کامل از شرایط را میطلبد که هر کسی هر طور دلش خواست به طرفهای درگیر پیام صادر نکند و موضع نگیرد. منافع ایران صرفاً در میانجیگری فعال و بیطرفی در این قضیه تأمین میشود. ما اگر در داخل سیاست اصولی کشور را خدشهدار نکنیم و با موضعگیریهای احساسی، به حاشیههای بیجهت دامن نزنیم اتفاقاً فعالیت دیپلماتیک ایران در این میدان یک موقعیت خوب برای نقش منطقهای ایران است. یعنی ایران هم میتواند از مزایای یک صلح بهرهمند شود و هم یک شخصیت دیپلماتیک رفیعتر برای خود ایجاد کند. ضمن اینکه قطعاً این کار منافع اقتصادی خود برای ایران را هم دارد.
٭٭٭
در ماجرای قرهباغ آنچه این روزها بیشتر در ایران مورد توجه قرار گرفته این موضوع است که موضع اصولی ما چیست و موضعگیریهای پراکندهای که روزهای اخیر شاهد آن بودیم،میتواند چه تأثیری در منافع و موقعیت ایران در این مسأله بگذارد؟
یکی از مشکلات ما در ایران این است که سیاست خارجی بیش از آنکه متأثر از مباحث کارشناسی باشد، تحت تأثیر فضاسازیهای سیاسی و گاه هیجانی است. در ماجرای اخیر قرهباغ هم همین است. مواضعی که توسط برخی ائمه جمعه و نمایندگان مجلس گرفته شد نه انطباقی با مواضع اصولی سیاست خارجی ما داشت و نه منطبق با منافع ملی ایران بود. من با کمال تأسف باید بگویم که در این موضوع ردپای نوعی پوپولیسم را میشود دید. در حالی که جنگ بیخ گوش ماست و ترکشهای آن به روستاهای ما میرسد و از سوی دیگر موضوع در داخل میتواند زمینه شکافها و اختلافاتی باشد، چنین موضعگیریها به هیچ عنوان مسئولانه نیست. این موضوع اصلاً به لحاظ امنیت ملی، موضوعی نیست که بخواهیم آن را کف خیابان بیاوریم و عامل هیجانات عمومی قرار بدهیم. باید اضافه کنیم که حاکمیت نهادهای ملی ما هم در این موضوع با اظهارنظرهای پراکنده و موضعگیریهای ناهماهنگ نقض میشود و این شأنیت حاکمیتی ما را در چشم ناظران خارجی مخدوش میکند. ضمن اینکه مواضعی هم که گرفته شده نه در دایره اختیار و مسئولیت افرادی که بیانیه صادر کردهاند بوده و نه در حوزه تخصص آنها.
اهمیت این موضوع از منظر ملی برای ایران چیست؟
دقت کنید که شروع مسأله قرهباغ به سال 1988 میلادی برمیگردد و در ادامه کشتاری که در ژانویه سال 1990 توسط ارتش شوروی در این منطقه رخ داد، یکی از لحظات تاریخی بود که فروپاشی شوروی را تسریع کرد. یعنی موضوع تا این اندازه پتانسیل تنش بالایی دارد. جمهوری آذربایجان بر تمامیت ارضی خود تأکید دارد و ارمنستان از حق تعیین سرنوشت ساکنان ارمنی قرهباغ میگوید. بحث بر سر این است که چه طرحی میتواند این دو خواسته همزمان را تأمین کند؟ 30 سال است که برای رسیدن به فرمول این موضوع بحث شده و نتیجهای نداشته، جز چند جنگ مهم در منطقه. این وسط اگر جمهوری اسلامی ایران به نفع هر کدام از طرفین حرکت کند، نمیتواند در نهایت در فرآیند میانجیگری ایفای نقش کند. این موضوع اثبات شده است که مسأله قرهباغ فقط راه حل سیاسی دارد و هرگونه موضعگیری ایران به نفع هر کدام از طرفین، موضع ما را در ساحت سیاسی تضعیف میکند. منافع ملی ما ایجاب میکند که اولاً موضوع قرهباغ از طریق سیاسی حل شود و ثانیاً در این فرآیند سیاسی جمهوری اسلامی ایران دارای نقش اساسی باشد. بنابراین هر چیزی که این دو عامل را مخدوش کند، مخدوشکننده منافع ملی ما در این بحران است.
برخی البته بر اساس برآوردهای شخصی خود این بیطرفی را به انفعال تعبیر کردهاند. چقدر این تعبیر منطقی است؟
موضع ایران بی طرفی فعال و مثبت است. این به معنای انفعال نیست. کمااینکه در تمام این سالها شاهد بودیم که ایران همواره دو طرف را دعوت به گفتوگو و صلح و ترک مخاصمه کرده است. یعنی اینکه جمهوری اسلامی ایران له یا علیه جمهوری آذربایجان و ارمنستان موضع نمیگیرد اما بیکار هم نمینشیند. برای اینکه امنیت قفقاز جنوبی مستقیماً با امنیت ایران در ارتباط است. به هر حال بخش مهمی از میدان نبرد شامل مرزهای شمال غرب ایران میشود و به همین دلیل ایران اگر بخواهد هم نمیتواند منفعل باشد. ضمن اینکه این درگیری به دلیل مجاورت جغرافیایی برای مناطق ما در منطقه کاملاً خطرآفرین است و همین هم ضرورت موضع بیطرفانه ما را تشدید میکند. نه تنها هیچ سودی در جانبداری در این ماجرا برای ایران وجود ندارد که حتی کوچکترین کم دقتی میتواند ما را با ضررهای مهمی مواجه کند.
فکر میکنید زمینه اصلی دور اخیر درگیریهای نظامی چه بوده؟ یعنی چه چیزی باعث بر افروختن دوباره آتش شد؟
معتقدم خود دو طرف هم میدانند مسأله راه حل نظامی ندارد اما جمهوری آذربایجان به پشتوانه دو چیز یعنی اول تسلیحات اسرائیلی و دوم پشتیبانی ترکیه و برخی کشورهای دیگر گمان میکند که این بار میتواند اقدام نظامی مؤثری انجام دهد. در حالی که این ارزیابی کاملاً غلط است. البته مسأله جنگ در قرهباغ، همواره یک آتش زیر خاکستر بوده که کوچکترین بهانهای برای شعلهور شدن آن کافی بوده.
یک مسأله نگرانکننده در روزهای اخیر اخباری است که از گسیل نیروهای تکفیری به منطقه شنیده میشود. این مسأله میتواند چه تأثیراتی بگذارد و چه تغییراتی در حوزه میدانی جنگ نسبت به گذشته ایجاد کند؟
مسأله ابعاد حضور تکفیریها شاید بیشتر جنگ روانی و تبلیغاتی باشد. اما هم ترکیه و هم جمهوری آذربایجان باید بخوبی بدانند که آمدن گروههای تکفیری راحت است اما برای رفتن آنها هیچ تضمینی نیست. جنگ قرهباغ یک جنگ حاکمیتی است نه اعتقادی که دو گروه با دو اعتقاد مذهبی علیه هم اقدام کنند. اگر ترکیه افرادی را بیاورد و جنگ را تبدیل به میدان نبرد مسلمان-مسیحی کند، بدتر از آن بلایی که در سوریه بر سر نیروهایش آمد، اینجا در انتظارش است. از آن مهمتر مسأله برای الهام علیاف است که حضور تکفیریها در یک چشمانداز بلندمدتتر میتواند جمهوری آذربایجان را تبدیل به یک سوریه دوم کند. بنابراین آوردن نیروهای تکفیری به این میدان اتفاقاً باتلاقی است که اول از همه خود جمهوری آذربایجان و ترکیه در آن گیر میکنند. بر همین اساس عقل سلیم حکم میکند که آنکارا و باکو به این سمت نروند. اما این اتفاق اگر رخ دهد قطعاً ابعاد آتی آن میتواند بسیار وسیعتر از این منطقه باشد.
فارغ از بحث تکفیریها، روشن است که حضور ترکیه در این جنگ نسبت به قبل به مراتب جدیتر است. این حضور آنها چه نسبتی با حضورشان در سوریه، لیبی و نقاط دیگر دارد؟
حضور ترکیه اینجا خیلی مهم و قابل ملاحظه است. ترکیه در سالهای اخیر نشان داده بسته به شرایط، میتواند سیاستش را به رنگها و چهرههای مختلفی در بیاورد. وقتی صحبت حضور ترکیه در لیبی میشود یکباره آنها ماهیت اخوانی پیدا میکنند. چون میخواهد به کمک قطر پول و امکانات را فراهم کند و در آنجا افرادی را بسیج کنند که علیه ژنرال حفتر اقدام کنند. وقتی بحث مدیترانه میشود، ترکیه ماهیت سکولار میگیرد و وارد همکاری با ناتو میشود. در سوریه وقتی با قطر همکاری میکند باز ماهیت اخوانی میگیرد. در بالکان شعار نوعثمانی میدهد تا یک نوستالژی تاریخی را آنجا زنده کند. وقتی در کنفرانس اسلامی است طور دیگری ظاهر میشود. یا در همین قفقاز ماهیت پانترکیستی میگیرد.
در این معادله هم تجربه یک دهه اخیر نشان داده که تکفیریها نیز در جاهایی ابزار دست ترکیه هستند. این ترکیه که امروز مشوق و پشتیبان اصلی جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ است، همان ترکیهای است که در سالهای 2007 مذاکره با ارمنستان برای عادیسازی روابط را آغاز کرد و در نهایت روابط دو طرف اینقدر نزدیک شد که صدای حکومت باکو در آمد و اعتراض کرد. بنابراین واقعیت این است که اردوغان فردی عملگراست که منافع ترکیه را در پوششهای مختلف دنبال میکند.
با توجه به این به نظر شما، چقدر طولانیتر شدن این جنگ، نسبت به ادوار گذشته را ممکن میدانید؟ حضور مجموعه بازیگرانی که الان درگیر هستند چه چشماندازی از آینده تحولات در این عرصه ایجاد میکند؟
بر اساس آن نکاتی که گفتم الان مسأله اردوغان در این جنگ، دفاع از آذریها نیست بلکه توسعه نفوذ در قفقاز است. ضمن اینکه به نظر میرسد اردوغان میخواهد از ابزار حضورش در این جنگ برای فشار بر ارمنستان جهت گرفتن امتیاز هم سود ببرد. چون دو طرف هنوز اختلافات جدی دارند. اما قطعاً حضور ترکیه اینبار منجر به طولانیتر شدن جنگ و البته افزایش دامنه آن خواهد شد. چرا که آن طرف ما بازیگر مهمی به نام روسیه را هم داریم که تا اینجا متمایل به ارمنستان اقدام کرده. این دو در جاهای دیگری به صورت هماهنگ و تا حدودی ائتلافی عمل میکردند، مثل تحولات سالهای اخیر سوریه. ضمن اینکه وارد تبادلات اقتصادی و نظامی هم شده بودند. حضور آنها در قرهباغ میتواند در آن معادلات هم تأثیر زیادی بگذارد و باعث تغییر توازن و به وجود آمدن یک سری شرایط تازه شود. یعنی نه تنها خطر فرسایشی شدن جنگ قرهباغ وجود دارد بلکه مسأله تأثیر آن بر تحولات دیگر منطقه هم نباید از چشم دور بماند. خصوصاً این خطر جایی است که اینها بخواهند در این میدان یک زورآزمایی متقابل را تجربه کنند و توجه کنید که این اتفاق در مجاورت ما رخ میدهد. چیز دیگری که خطر طولانی شدن جنگ را تشدید میکند، حسی است که جمهوری آذربایجان درباره قوت تسلیحاتی خود در اثر خرید سلاح از اسرائیل دارد. درست است که ارمنستان هم آن طرف حمایت روسیه را دارد اما به نظر میرسد جمهوری آذربایجان احساس میکند با توسل به خریدهایی که از اسرائیل داشته در این مقطع توانسته دست بالا را پیدا کند. حال آنکه چنین نیست و این تصور فقط باعث به درازا کشیده شدن جنگ خواهد شد. یکی از مهمترین بازیگران در این مسأله گروه مینسک بود که سازمان امنیت و همکاری اروپا آن را ایجاد کرده بود و رهبری آن به روسیه، امریکا و فرانسه سپرده شده بود. منافع اینها اقتضا میکرد حالت «نه جنگ، نه صلح» ادامه پیدا کند. چون طی 26 سال گروه مینسک هیچ اقدام عملی برای حل مسأله انجام نداد. بنابراین جنگ قرهباغ بازیگران فرامنطقهای قوی دارد و تحت تأثیر حضور آنها ماجرا اینگونه است که با آزاد شدن دو تا منطقه، مسأله حل نمیشود. تفاوت اصلی درگیری اخیر با ادوار قبل حضور عواملی مثل اسرائیل است که منافعشان ایجاب میکند در منطقه سلاح بفروشند. اسرائیل تا کنون میلیاردها دلار سلاح به آذربایجان فروخته، مثلاً در سال 2016 فقط 5 میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی بین دو طرف امضا شد. آن طرف ماجرا هم همین دو ماه پیش سفارت ارمنستان در تلآویو افتتاح شد. یعنی باز این میتواند یک بازار تسلیحاتی جدید برای اسرائیل باشد. ضمن اینکه ادامه جنگ، بهانهای خواهد بود برای توجیه حضور اسرائیل در منطقه قفقاز. امریکا هم حامی این سیاست است و البته خودش هم همین نگاه را دارد. کما اینکه مسأله برای روسیه هم تقریباً به همین شکل است. با این چشمانداز باید گفت که اوضاع فعلی هم به لحاظ تحولات میدانی و نظامی و هم به لحاظ سیاسی و حضور قدرتهای فرامنطقهای، پیچیدهتر از قبل است و با این چشمانداز کار پایان جنگ و رسیدن به صلح قدری مشکلتر است.
با این تفاسیر مخاطرات تحولات اخیر برای ایران چیست و البته بازیگری هوشمندانه ما در این مقطع میتواند باعث خلق چه موقعیتهایی برایمان بشود؟
مهمترین مسأله این است که مرز ما درست در خط تماس جنگ است. این آتشی که در خانه دو همسایه افتاده هر لحظه میتواند وارد خانه ما هم بشود. پس نیاز است که اینجا هم به غایت هوشیار باشیم و هم فعال. منافع ایران فقط و فقط پایان جنگ و رسیدن به توافق است. بسیار هم روشن است که سیگنال حمایت از هر طرفی میتواند آتش را به سمت خود ما بکشاند. اما مهمتر از هر چیز آن مطلبی است که قبلتر اشاره کردم. یعنی ناامن شدن و وقوع جنگ در قفقاز جنوبی بزرگترین بهانه است برای حضور قدرتهای فرامنطقهای در مجاورت مرزهای شمالی ایران. توجه به این مسائل یک دقت نظر و اطلاع کامل از شرایط را میطلبد که هر کسی هر طور دلش خواست به طرفهای درگیر پیام صادر نکند و موضع نگیرد. منافع ایران صرفاً در میانجیگری فعال و بیطرفی در این قضیه تأمین میشود. ما اگر در داخل سیاست اصولی کشور را خدشهدار نکنیم و با موضعگیریهای احساسی، به حاشیههای بیجهت دامن نزنیم اتفاقاً فعالیت دیپلماتیک ایران در این میدان یک موقعیت خوب برای نقش منطقهای ایران است. یعنی ایران هم میتواند از مزایای یک صلح بهرهمند شود و هم یک شخصیت دیپلماتیک رفیعتر برای خود ایجاد کند. ضمن اینکه قطعاً این کار منافع اقتصادی خود برای ایران را هم دارد.
حفظ حقوق مردم در گرو ماسک زدن
علی شکوریراد
دبیرکل حزب اتحاد ملت
زدن ماسک حفظ حقوق مردم است. ما حق داریم که اگر از ابتلای خود به بیماری بیمی نداریم یا مبتلا شدنمان به کرونا از اهمیتی برایمان برخوردار نیست، ماسک نزنیم اما حق نداریم دیگران را در معرض تهدید قرار دهیم. تهدید به ابتلا به بیماریای که جهان را فراگرفته و معلوم نیست تا چه زمانی شیوع آن ادامه خواهد داشت، با عدم استفاده ما از ماسک رقم میخورد. فلسفه زدن ماسک این نیست که چه کسی مبتلا است و چه کسی نیست. استفاده ما از ماسک به این معنی بوده که ممکن است ما ندانیم مبتلا به بیماری هستیم و با حضور در بین مردم، آنان را گرفتار این بیماری کنیم.
برخی به اشتباه تصور میکنند که ما فقط برای حفظ سلامتی خودمان از ماسک استفاده میکنیم و از مردم هم میخواهیم که برای حفظ سلامتی خودشان ماسک بزنند، اما این تنها نیمی از قضیه است. نیمی از اصرار و سختگیریهای مسئولان به دلیل حفظ حقوق سایر مردم است تا آنانی که رعایت میکنند از جانب کسانی که مراعات نمیکنند دچار بیماری نشوند.
پس برای حفظ حقوق مردم باید به توصیهها گوش بسپاریم تا با کم شدن آمار مبتلایان به این بیماری منحوس، کشور و بخصوص کادر درمان را نجات دهیم. یکی از مسائلی که ما با آن در بیمارستانها روبهرو هستیم این است که بخشی از کادر درمان بیماری کووید19 خسته شده و بعضاً مبتلا به این بیماری شدهاند و بار اضافی بر دوش بقیه افتاده است. بهگونهای که با بحران کمبود کادر درمان روبهرو شدهایم. حداکثر ظرفیت کادر درمان در بیمارستانها در اختیار بیماران کووید 19 قرار دارد و اگر تعداد ابتلای مردم بیش از این شود، وضعیت نگرانکننده خواهد شد. پس مردم خود رعایت کنند تا در وهله اول کمتر مبتلا به بیماری شوند و در وهله دوم خستگی کادر درمان و عدم سرویس دهی به بیماران کرونایی مزید بر علت نشود و آمار تلفات را بالا ببرد.
دبیرکل حزب اتحاد ملت
زدن ماسک حفظ حقوق مردم است. ما حق داریم که اگر از ابتلای خود به بیماری بیمی نداریم یا مبتلا شدنمان به کرونا از اهمیتی برایمان برخوردار نیست، ماسک نزنیم اما حق نداریم دیگران را در معرض تهدید قرار دهیم. تهدید به ابتلا به بیماریای که جهان را فراگرفته و معلوم نیست تا چه زمانی شیوع آن ادامه خواهد داشت، با عدم استفاده ما از ماسک رقم میخورد. فلسفه زدن ماسک این نیست که چه کسی مبتلا است و چه کسی نیست. استفاده ما از ماسک به این معنی بوده که ممکن است ما ندانیم مبتلا به بیماری هستیم و با حضور در بین مردم، آنان را گرفتار این بیماری کنیم.
برخی به اشتباه تصور میکنند که ما فقط برای حفظ سلامتی خودمان از ماسک استفاده میکنیم و از مردم هم میخواهیم که برای حفظ سلامتی خودشان ماسک بزنند، اما این تنها نیمی از قضیه است. نیمی از اصرار و سختگیریهای مسئولان به دلیل حفظ حقوق سایر مردم است تا آنانی که رعایت میکنند از جانب کسانی که مراعات نمیکنند دچار بیماری نشوند.
پس برای حفظ حقوق مردم باید به توصیهها گوش بسپاریم تا با کم شدن آمار مبتلایان به این بیماری منحوس، کشور و بخصوص کادر درمان را نجات دهیم. یکی از مسائلی که ما با آن در بیمارستانها روبهرو هستیم این است که بخشی از کادر درمان بیماری کووید19 خسته شده و بعضاً مبتلا به این بیماری شدهاند و بار اضافی بر دوش بقیه افتاده است. بهگونهای که با بحران کمبود کادر درمان روبهرو شدهایم. حداکثر ظرفیت کادر درمان در بیمارستانها در اختیار بیماران کووید 19 قرار دارد و اگر تعداد ابتلای مردم بیش از این شود، وضعیت نگرانکننده خواهد شد. پس مردم خود رعایت کنند تا در وهله اول کمتر مبتلا به بیماری شوند و در وهله دوم خستگی کادر درمان و عدم سرویس دهی به بیماران کرونایی مزید بر علت نشود و آمار تلفات را بالا ببرد.
مواضع دیپلماتیک را به دستگاه دیپلماسی واگذار کنیم
بهرام امیراحمدیان
کارشناس آسیای میانه و قفقاز
اختلاف منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان یک بُعد حقوقی مشخص دارد و آن اینکه منطقه قره باغ تا پیش از سال 1992 میلادی و در ابتدای استقلال یافتن این جمهوریها در خاک جمهوری آذربایجان قرار داشته و سالهاست به کنترل ارمنستان درآمدهاست. این موضوع در سال 1994میلادی از سوی سازمان افزایش همکاری و امنیت اروپا به گروه مینسک با حضور مشترک فرانسه و امریکا و روسیه سپرده شد و به برقراری آتش بس انجامید. اما خط آتش بس در مقاطع مختلفی شکسته شده و درگیریهای مقطعی بویژه در سال 2016 رخ داده است.
جمهوری اسلامی ایران با هر دو طرف این مرافعه همسایگی و روابط نزدیک دارد و البته از اتفاقاتی که در مجاورت مرزهای شمال غربیاش روی میدهد تأثیر میگیرد. چنان که در روزهای اخیر دیدیم که در جریان آتش برپا شده چندین خمپاره با اصابت به شهرها و روستاهای مرزی اصابت و خساراتی را ایجاد کرده است.
بنابر این موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر هشدار نسبت به وقوع چنین مسائلی همواره بر دعوت از طرفین برای نشستن پشت میز مذاکره قرار داشته است. هر چند تاکنون مذاکرات انجام شده و ابتکارعملها به نتیجهای نرسیده است. با وجود این ایران با اعلام بیطرفی نسبت به میانجیگری در این موضوع اعلام آمادگی کرده است. کما اینکه باید توقع داشت که این نزاع با اقدام گروه مینسک یا وارد شدن شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان نهاد مسئول سرانجام پیدا کند.
برخلاف تلاش برخی رسانههای بینالمللی برای ایجاد اختلاف میان کشورهای منطقه و ایران، کشور ما تاکنون با اعلام موضع بیطرفی از هرگونه جانبداری در این مسأله و در اختیار قرار دادن مرزهای خود برای جابهجایی و تأمین تسلیحات هر یک از طرفین منازعه خودداری کرده است.
در چنین شرایطی برخی سعی دارند با اتکا به دیدگاههای قومی یا مذهبی دستگاه دیپلماسی کشور را تحت فشار قرار دهند. گرچه ما در کشور هم حدود 100 هزار هموطن از ارامنه داریم و هم چهار استان آذرینشین با مجموع تقریبی 15 میلیون نفر جمعیت. با این حال اینکه برخی در داخل کشور بخواهند به اتکای تفاوت دین شهروندان دو کشور آذربایجان و ارمنستان از این منازعه تصویر یک جنگ صلیبی ارائه دهند یا تصور کنند که باید به دلیل اشتراک قومیتی ایران راهی را که ترکیه در قبال منازعه باکو و ایروان در پیش گرفته طی کند به غایت از منافع ملی به دور است و با اصول صلحجویانه حاکم بر سیاست خارجی کشورمان در تعارض قرار دارد.
درستترین تصمیم همین اعلام بیطرفی و اجازه ندادن به طرفهای درگیر برای استفاده از خاک ایران علیه یکدیگر است. اینکه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که هیچ گاه اجازه نخواهد داد که از مرزهای ایران تسلیحاتی برای هر یک از طرفین جنگ ارسال شود یک سیاست رسمی و اصولی است. زیرا هر دو طرف برای ایران حکم دو همسایه مهم را دارند و بر همین اساس سیاست جمهوری اسلامی ایران دعوت از آنها به میز مذاکره و حل مسأله از مجاری دیپلماتیک است.
جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان دو کشور مستقل هستند که همچون هر کشور دیگری باید مسائلشان را با مراجعه به نهادهای بینالمللی یا بر اساس اراده خود به میانجیگری کشورهای همسایه و دوست بسپارند. هرگونه طرفداری کشور ثالث از یکی از طرفهای منازعه چیزی جز ایجاد حساسیت و عداوت در طرف مقابل نخواهد داشت.
بر این اساس به نظر میرسد صاحبان تریبونهای ذینفوذ با پیروی از این سیاست رسمی و سپردن کار به نهادهای صاحبنظر و تصمیم گیرنده در حوزه سیاست خارجی از هرگونه مغالطه قومی و مذهبی در این موضوع پرهیز کنند.
کارشناس آسیای میانه و قفقاز
اختلاف منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان یک بُعد حقوقی مشخص دارد و آن اینکه منطقه قره باغ تا پیش از سال 1992 میلادی و در ابتدای استقلال یافتن این جمهوریها در خاک جمهوری آذربایجان قرار داشته و سالهاست به کنترل ارمنستان درآمدهاست. این موضوع در سال 1994میلادی از سوی سازمان افزایش همکاری و امنیت اروپا به گروه مینسک با حضور مشترک فرانسه و امریکا و روسیه سپرده شد و به برقراری آتش بس انجامید. اما خط آتش بس در مقاطع مختلفی شکسته شده و درگیریهای مقطعی بویژه در سال 2016 رخ داده است.
جمهوری اسلامی ایران با هر دو طرف این مرافعه همسایگی و روابط نزدیک دارد و البته از اتفاقاتی که در مجاورت مرزهای شمال غربیاش روی میدهد تأثیر میگیرد. چنان که در روزهای اخیر دیدیم که در جریان آتش برپا شده چندین خمپاره با اصابت به شهرها و روستاهای مرزی اصابت و خساراتی را ایجاد کرده است.
بنابر این موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر هشدار نسبت به وقوع چنین مسائلی همواره بر دعوت از طرفین برای نشستن پشت میز مذاکره قرار داشته است. هر چند تاکنون مذاکرات انجام شده و ابتکارعملها به نتیجهای نرسیده است. با وجود این ایران با اعلام بیطرفی نسبت به میانجیگری در این موضوع اعلام آمادگی کرده است. کما اینکه باید توقع داشت که این نزاع با اقدام گروه مینسک یا وارد شدن شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان نهاد مسئول سرانجام پیدا کند.
برخلاف تلاش برخی رسانههای بینالمللی برای ایجاد اختلاف میان کشورهای منطقه و ایران، کشور ما تاکنون با اعلام موضع بیطرفی از هرگونه جانبداری در این مسأله و در اختیار قرار دادن مرزهای خود برای جابهجایی و تأمین تسلیحات هر یک از طرفین منازعه خودداری کرده است.
در چنین شرایطی برخی سعی دارند با اتکا به دیدگاههای قومی یا مذهبی دستگاه دیپلماسی کشور را تحت فشار قرار دهند. گرچه ما در کشور هم حدود 100 هزار هموطن از ارامنه داریم و هم چهار استان آذرینشین با مجموع تقریبی 15 میلیون نفر جمعیت. با این حال اینکه برخی در داخل کشور بخواهند به اتکای تفاوت دین شهروندان دو کشور آذربایجان و ارمنستان از این منازعه تصویر یک جنگ صلیبی ارائه دهند یا تصور کنند که باید به دلیل اشتراک قومیتی ایران راهی را که ترکیه در قبال منازعه باکو و ایروان در پیش گرفته طی کند به غایت از منافع ملی به دور است و با اصول صلحجویانه حاکم بر سیاست خارجی کشورمان در تعارض قرار دارد.
درستترین تصمیم همین اعلام بیطرفی و اجازه ندادن به طرفهای درگیر برای استفاده از خاک ایران علیه یکدیگر است. اینکه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که هیچ گاه اجازه نخواهد داد که از مرزهای ایران تسلیحاتی برای هر یک از طرفین جنگ ارسال شود یک سیاست رسمی و اصولی است. زیرا هر دو طرف برای ایران حکم دو همسایه مهم را دارند و بر همین اساس سیاست جمهوری اسلامی ایران دعوت از آنها به میز مذاکره و حل مسأله از مجاری دیپلماتیک است.
جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان دو کشور مستقل هستند که همچون هر کشور دیگری باید مسائلشان را با مراجعه به نهادهای بینالمللی یا بر اساس اراده خود به میانجیگری کشورهای همسایه و دوست بسپارند. هرگونه طرفداری کشور ثالث از یکی از طرفهای منازعه چیزی جز ایجاد حساسیت و عداوت در طرف مقابل نخواهد داشت.
بر این اساس به نظر میرسد صاحبان تریبونهای ذینفوذ با پیروی از این سیاست رسمی و سپردن کار به نهادهای صاحبنظر و تصمیم گیرنده در حوزه سیاست خارجی از هرگونه مغالطه قومی و مذهبی در این موضوع پرهیز کنند.
وزیر راه و شهرسازی در گفتوگو با «ایران» اعلام کرد
ساخت و تحویل یک میلیون و 700 هزار خانه
سهیلا یادگاری
خبرنگار
برنامه بخش مسکن تا پایان دولت، شامل 3 طرح مسکن ملی، مسکن محرومان و اتمام مسکن مهر است. با تکمیل این 3 طرح تا سال آینده یک میلیون و 100 هزار واحد مسکونی، ساخته و عرضه میشود و به این ترتیب بر اساس آنچه در طرح جامع مسکن آمده، ساخت یک میلیون خانه نهایی میشود. محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی در گفتوگو با «ایران» با اشاره به این سه برنامه در بخش مسکن، تأکید کرد تمام واجدان شرایطی که در این طرحها متقاضی مسکن هستند، تا سال 1400 خانهدار میشوند.
در مورد ساخت و ساز مسکن در دولت یازدهم و دوازدهم، آیا برنامهای باقیمانده که ممکن است تا پایان دولت به اتمام نرسد؟
مهمترین برنامه دولت در حوزه ساخت، طرح اقدام ملی مسکن است. اقدام ملی ساخت 400 هزار واحد مسکن را دربر میگیرد که در سراسر کشور در دست اجرا است. برای این کار بعد از ثبت نام متقاضیان، واجدین شرایط را احصا کردیم. اکنون این واجدین شرایط با تشکیل پرونده در حال افتتاح حساب بانکی هستند. به محض واریز وجه و تکمیل فرآیند، متقاضیان به پروژهها متصل میشوند و عقد قرارداد میکنند. این شرایط برای کسانی است که بصورت مجتمعسازی صاحب مسکن میشوند. در این طرح مسکنهای دیگری هم ساخته میشود به این صورت که در تعدادی از شهرهای کوچک زمین را بصورت گروهی به افراد واگذار میکنیم. این طرح با مشارکت بنیاد مسکن است که در آن نسبت به احداث خانههایی که معمولاً 2 طبقه است، اقدام میشود. این دو اقدام حاصل پیگیریهای طرح ملی مسکن است. سقف ساخت در طرح اقدام ملی 400 هزار واحد است.
با توجه به محدودیت 400 هزار واحد، اگر افراد بیشتری درخواست مسکن داشته باشند، درخواست آنها رد میشود؟
البته تاکنون 460 هزار نفر واجد شرایط در مسکن ملی تأیید شدهاند که ما برای همه آنان پروژه تعریف کردهایم. هر تعداد از ثبت نامیها که واجد شرایط باشند، ما به آنان پروژه تخصیص میدهیم و کسی را در این مرحله حذف نمیکنیم. البته آنان که واجد شرایط دریافت مسکن هستند، در اولویت واگذاری قرار دارند. برای متقاضیان بعدی در بعضی شهرها پروژههای جدیدی تعریف شده است. بنیاد مسکن یا ادارات کل راه و شهرسازی، از بین واجدین شرایط قرعهکشی میکنند و اولین پروژهها به آنان واگذار میشود تا عدالت رعایت شود به این ترتیب افراد واجد شرایط برای پروژههای اول معرفی میشوند. پروژههای دوم و سوم که شروع شود افراد باقیمانده به آن پروژهها معرفی میشوند به نحوی که همه متقاضیان پوشش داده شوند.
علاوه بر این، با همکاری دستگاههای اجرایی برای تأمین مسکن کارکنان، بازنشستگان و افراد تحت پوشش آن دستگاهها تفاهمنامههایی امضا شده است. مثلاً روز شنبه تفاهمنامهای برای ساخت مسکن کارکنان وزارت جهاد کشاورزی با این وزارتخانه امضا کردهایم که بر اساس آن وزارت جهاد زمینهای بایر در اختیار خود را برای ساخت به وزارت راه و شهرسازی محول میکند. به موجب انعقاد این تفاهمنامه مقرر شد، در مدت 3 سال 100 هزار واحد مسکونی برای کارکنان شاغل، بازنشسته و ایثارگر جهاد کشاورزی با همکاری وزارت راه و شهرسازی احداث میشود. قبل از آن هم با وزارت دفاع و وزارت رفاه تفاهمنامههای مشابهی امضا شده بود.
همچنین با برنامه صندوق پسانداز یکم، تا حالا 166 هزار تسهیلات خرید یا ساخت مسکن پرداخت شده و 330 هزار نفر دیگر هم در این صندوق، در مرحله پرداخت تسهیلات قرار دارند که به مجموع طرحهای حوزه مسکن اضافه میشوند. در واقع تعهد ما ساخت 400 هزار واحد در قالب برنامه اقدام ملی است. مسکنهای دیگر هم در حال اضافه شدن است که برای سنوات بعد اجرا میشود.
در طرح مسکن ملی، متقاضیان باید آورده اولیه داشته باشند و اجرای این برنامه برای دهکهای میانی تعریف شده است. برای خانهدار شدن دهکهای پایین، اقدام خاصی انجام میشود؟ خانهدار شدن اقشار ضعیف با کدام برنامه پیش میرود؟
برای گروههای کم درآمد پروژهای در حال مطالعه است که بزودی عملیاتی میشود و برای دهکهای اول تا سوم است. ساخت مسکن محرومان برای 3 دهک اول در نظر گرفته شده است. سازمان برنامه و بودجه منابع آن ساخت مسکن محرومان را تأمین میکند به میزانی که سازمان برنامه و بودجه اعتبار تأمین کند پروژههای محرومان هم ساخته میشود که سقف آن 200 هزار واحد است. تمام ارگانهایی که مسئولیت حمایت از محرومان را برعهده دارند، در مسکن محرومان مشارکت میکنند. با همکاری دستگاههای حمایتی تلاش میکنیم طراحی و اجرای ساخت مسکن محرومان با شیوهای جدید باشد تا گروههای اول تا سوم معیشتی صاحب مسکن شوند. طرح جدید ویژگی دیگری غیر از طرح اولیه دارد که در حال نهایی شدن است و بزودی اعلام میشود. کمیته امام(ره)، بهزیستی، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس، سازمان اوقاف، بنیاد مسکن و خیرین مسکن ساز نهادهایی هستند که در پروژه ساخت مسکن محرومان مشارکت میکنند تا با شرایط آسانتری این دهکها صاحب مسکن شوند. این طرح تا 2 ماه آینده نهایی میشود.
دولت بر تکمیل مسکنهای مهر باقیمانده تا سال آینده تأکید کرده است. آیا این تعهد تا یک سال دیگر اجرا میشود؟
هیچ مسکن مهر باقیماندهای در سال آینده نخواهیم داشت. این تعهد به استثنای مسکن مهرهایی است که پرونده قضایی دارد و خارج از کنترل ما است و ارتباط قراردادی و حقوقی هم با وزارت راه و شهرسازی ندارد. مسکنهای مهر مشکلدار یا خودمالکی یا به صورت تعاونی است. این مسکنها هم به محض اینکه در دادگاه تعیین تکلیف شوند، در مدار تولید قرار میگیرند. 60 تا 70 هزار واحد مسکن مهر در حال تکمیل است که با واگذاری آن پرونده مسکن مهر تا پایان امسال بسته میشود. مجموع مسکن مهر که در دولت قبل شروع شد، 2 میلیون و 200 هزار واحد بود. تا شروع دولت یازدهم، 700 هزار واحد مسکن مهر به مردم تحویل شده بود. امروز عدد تحویلی به 2 میلیون و 30 هزار واحد رسیده است. در واقع تاکنون، یک میلیون و 330 هزار مسکن مهر در دولت یازدهم و دوازدهم تکمیل و واگذار شده است. باقیمانده هم در حال کار است. 40 هزار واحد مسکن مهر بزودی تحویل میشود. هدفگذاری ما تکمیل مسکن مهر و طرح 2 سالانه مسکن ملی تا 1400 است.
در روزهای اخیر برخی مسئولان وزارت راه و شهرسازی از احتمال افزایش وام خرید مسکن خبر دادهاند. آیا پیشنهادی را در این خصوص در دولت مطرح کردهاید؟
ما پیشنهادی برای افزایش سقف تسهیلات مسکن ارائه کردهایم. البته بسته تأمین مالی آن باید توسط بانک مرکزی تدوین و ارائه شود و تا این بانک نظر خود را اعلام نکند، نمیتوانیم در مورد افزایش تسهیلات تصمیمگیری کنیم. افزایش تسهیلات مسکن به این بستگی دارد که آیا بانک مرکزی میتواند منابع آن را تأمین کند یا خیر.البته باید به این نکته اشاره کنم با توجه به مشکلاتی که شیوع کرونا ایجاد کرد، برای حمایت از مستأجران نیز در زمان کرونا برنامههایی مصوب شده که پرداخت تسهیلات کمک ودیعه مسکن و همچنین محدودیت سقف افزایش اجاره از آن جمله است. به همین منظور، به متقاضیان وام ودیعه مسکن مهلت دوبارهای داده شده تا تقاضای خود برای دریافت این وام را ثبت کنند. متقاضیان جامانده وام ودیعه مسکن که تا ٢٥ شهریورماه موفق به ثبتنام وام ودیعه مسکن نشدند، از 13 مهر به مدت ١٧ روز برای ثبتنام دوباره و دریافت وام ودیعه مسکن مهلت دارند. این تصمیم ستاد ملی کرونا است ما و همچنین بانکها موظف به اجرای آن هستیم. رقم ودیعه مسکن برای مستأجران تهرانی ۵۰ میلیون تومان، برای سایر کلانشهرها ۳۰ میلیون تومان و برای شهرهای کوچک ۱۵ میلیون تومان است، سود این تسهیلات ۱۳ درصد تعیین شده است.
اتصال بیش از ۷۶ هزار مدرسه به شبکه هوشمند مدارس
با دستور رئیسجمهوری بهطور رسمی فاز نخست شبکه هوشمند مدارس کشور افتتاح میشود.
به گزارش «ایران »امروز با حضور رئیسجمهوری و از طریق ویدیو کنفرانس، فاز نخست شبکه هوشمند مدارس کشور با اتصال بیش از ۷۶ هزار مدرسه به شبکه ملی اطلاعات بهطور رسمی افتتاح میشود. زمانی که دولت یازدهم شروع به کار کرد، تعداد معدودی از روستاهای کشور دارای ارتباط اینترنتی بودند؛ اما دولت دوازدهم با تأکید بر «عدالت ارتباطی» که از مصادیق «عدالت اجتماعی» است گامهای بلندی در این زمینه برداشت؛ در همین راستا اتصال تمامی شهرها و اتصال تمام روستاهای بالای ۲۰ خانوار سراسر کشور به شبکه ملی اطلاعات و نسل سوم و چهارم تلفن همراه در دستور کار قرار گرفت.همچنین در راستای تحقق «عدالت آموزشی» و بهمنظور بهرهمندی تمامی دانشآموزان کشور از مزایای آموزش مجازی، ۳۸ هزار و ۳۳۳ مدرسه شهری و ۳۸ هزار و ۶۷ مدرسه روستایی به پوشش شبکه هوشمند مدارس کشور خواهند پیوست.بر اساس این گزارش بزودی تمامی مدارس کشور تحت پوشش شبکه هوشمند قرار میگیرند.
به گزارش «ایران »امروز با حضور رئیسجمهوری و از طریق ویدیو کنفرانس، فاز نخست شبکه هوشمند مدارس کشور با اتصال بیش از ۷۶ هزار مدرسه به شبکه ملی اطلاعات بهطور رسمی افتتاح میشود. زمانی که دولت یازدهم شروع به کار کرد، تعداد معدودی از روستاهای کشور دارای ارتباط اینترنتی بودند؛ اما دولت دوازدهم با تأکید بر «عدالت ارتباطی» که از مصادیق «عدالت اجتماعی» است گامهای بلندی در این زمینه برداشت؛ در همین راستا اتصال تمامی شهرها و اتصال تمام روستاهای بالای ۲۰ خانوار سراسر کشور به شبکه ملی اطلاعات و نسل سوم و چهارم تلفن همراه در دستور کار قرار گرفت.همچنین در راستای تحقق «عدالت آموزشی» و بهمنظور بهرهمندی تمامی دانشآموزان کشور از مزایای آموزش مجازی، ۳۸ هزار و ۳۳۳ مدرسه شهری و ۳۸ هزار و ۶۷ مدرسه روستایی به پوشش شبکه هوشمند مدارس کشور خواهند پیوست.بر اساس این گزارش بزودی تمامی مدارس کشور تحت پوشش شبکه هوشمند قرار میگیرند.
کرونا مصرف لوازم آرایش را کم کرد
زیوری جز ماسک نیست
مریم طالشی
گزارش نویس
این روزها سرش خلوت است، مشتری کم شده و کالا هم. روزهایی بود که فرصت سر خاراندن پیدا نمیکرد از بس باید جواب مشتریها را میداد. برای یکی رژ لب روی دستش تست میکرد و به آن یکی درباره فلان محصول توضیح میداد. شبهای عید و مناسبتها که دیگر فروشگاه غلغله بود. حالا اما وضعیت به کل فرق کرده است.
نرگس، فروشنده لوازم آرایش در یکی از فروشگاههای بزرگ تهران از این روزها میگوید: «اول کرونا و زمان قرنطینه که خب بسته بودیم. وقتی اجازه بازگشایی دادند، روزهای اول مردم با ترس میآمدند. حتی میترسیدند عطر بو کنند یا لوازم آرایش را روی پوستشان تست کنند. بعضیها هم البته خیلی حالت ذوقزدگی داشتند از اینکه دوباره میتوانند برای خرید به فروشگاه بیایند. مدتی که گذشت اوضاع کمی عادی شد. این مال زمانی است که کرونا فروکش کرده و آمار ابتلا پایین آمده بود. مردم با ماسک میآمدند و خریدشان را میکردند و فروشگاه هم تقریباً مثل قبل شلوغ بود. الان ولی مدتی است که دوباره خلوت شده. هم به خاطر کروناست و هم اینکه جنس کم شده و واردات هم نداریم و مجموعه محصولات آرایشی وارداتی هم خیلی ناقص است. وقتی مشتری میآید و چندبار سراغ یک جنسی را میگیرد و میبیند نداریم، معلوم است که دیگر نمیآید. ما هم نمیتوانیم دروغ بگوییم که منتظر باشد تا آن جنس را بیاوریم. صادقانه میگوییم که دیگر وارد نمیشود.»
علی صابری از دیگر فروشندگان لوازم آرایشی و بهداشتی هم در این باره میگوید: «وضعیت اقتصادی مردم خوب نیست و مسلماً در این شرایط لوازم آرایش جزو اولویتشان نیست و اگر تا قبل کسانی حتی برای تفنن چنین خریدهایی میکردند، دیگر سراغش نمیروند. الان قیمت لوازم آرایشی حداقل 20 درصد افزایش پیدا کرده و همین هم عاملی است برای کسادی این بازار. بعضی از مغازهدارها در این صنف حتی شنیدهام که تغییر شغل دادهاند. واردات را هم که ممنوع کردهاند. از طرفی مشابه داخلی برای همه اجناس وجود ندارد و همین هم قاچاق را زیاد میکند. به هرحال هرچقدر بگوییم لوازم آرایشی ضروری نیست اما نمیتوانیم مردم را به کل از مصرف آن منع کنیم.»
استندهای خلوت لوازم آرایش در فروشگاهها، مشتریها را به خرید ترغیب نمیکند. از طرفی کرونا هم هست و دیگر مثل قبل بساط مهمانی و عروسی برپا نیست.
«وقتی کسی جایی نمیرود، چرا باید مثل قبل لوازم آرایش بخرد؟! قبلاً که عروسیها بود فروش هم زیاد بود. به هرحال هر خانمی که اهل آرایش کردن هم نبود، اینجور مواقع برای خودش چند تکه لوازم میخرید. علاوهبرآن خود خریدهای عروسی هم بود که الان آن هم کم شده. یا اینکه خیلیها برای کادو دادن لوازم آرایش میخریدند که با توجه به اینکه مراسم و مهمانی برگزار نمیشود، دیگر برای این مورد هم خیلی مراجعه نمیکنند. در ضمن بحث قیمت هم هست. شما یک دانه رژ لب معمولی بخواهید بخرید 150 تا 200 هزار تومان قیمت دارد که تازه به چشم هم نمیآید. قبلاً با همین مبلغ میشد حداقل سه تکه لوازم خرید.»
این را مرجان سمایی، فروشنده لوازم آرایش میگوید. او از بیکاری برخی همکارانش میگوید که بعد از کرونا اتفاق افتاده و دلیلش هم کسادی بازار است و اینکه دیگر به آن تعداد فروشنده نیازی نیست.
عمده فروشان لوازم آرایش هم حرفهای مشابهی میزنند. از آن جمله عبدالرضا قهرمان است که سالهاست در کار پخش لوازم آرایشی است. «از دو سال پیش واردات لوازم آرایش به دلیل لوکس بودن آن ممنوع شد. خب گفتند دلیلش این است که سلامت زنان را به خطر میاندازد و آنها به خاطر تبلیغات ماهوارهای سراغ خرید و مصرف بیشتر میروند. حتی اگر اینطور باشد هم با ممنوعیت مشکل حل نمیشود. کسی که دنبال چیزی باشد بالاخره پیدایش میکند. چرا نمیگویند که این کار قاچاق را زیاد کرده؟ همین کولبرها را ببینید از مرز چقدر لوازم آرایش رد میکنند. قبلاً هم بوده اما حالا بیشتر شده. از طرفی باید کارگاههای غیرمجاز تولید لوازم آرایش را هم در نظر گرفت. الان به اسم تولید داخلی دیگر هرکسی هرکاری دلش میخواهد میکند. طرف در یک کارگاه زیرپلهای معلوم نیست با چه موادی لاک ناخن تولید میکند و یک مارک ایرانی میچسباند رویش و میگوید تولید داخلی با افتخار. تولید داخل هم قانون و ضابطهای دارد. اینطور نیست که هرکس هرچه دلش خواست تولید کند و به اسم محصول ایرانی به مردم بفروشد. متأسفانه این موارد زیاد است و خیلی هم نظارتی روی آن نیست.
چون اولویت خرید قشر زیادی با قیمت کم است، محصولات ارزان بیکیفیت طرفدار پیدا کردهاند درحالیکه چنین محصولاتی مستقیم با سلامت مردم ارتباط دارند. نرمکننده آلمانی که 21 هزار تومان قیمت داشت، الان شده 120 هزار تومان. طرف همین جا پر میکند و میفروشد 40 هزار تومان. مشتری هم فکر میکند ارزان خریده. ما الان بیشتر لوازم آرایشی ترک پخش میکنیم که قیمتش مناسبتر است. لوازم آرایش ایرانی میتوانم بگویم اگر هم داریم، خیلی محدود است و شامل همه محصولات نیست، چیزهایی در حد کرم پودر و کانسیلر در ایران تولید میشود و کیفیتش هم بد نیست اما از لحاظ محصولات دیگر ضعیف هستیم.»
برای مشتریها دل و دماغی نمانده که خرید کنند. کرونا که آمد، حوصله خیلی کارها دیگر باقی نماند. «الان که به ندرت از خانه بیرون میروم احساس میکنم اینکه لوازم آرایش بخرم، پول دور ریختن است. فقط هم لوازم آرایش نیست. قبلاً هرجا رد میشدم یک شال یا روسری خوشم میآمد برای خودم میگرفتم اما وقتی بیرون نمیروم، برای چه خرید کنم؟ بیرون هم که میرویم زیر ماسک اصلاً آرایش کردن ندارد. یک رژلب بزنی به همه جا پخش میشود. البته این را هم بگویم که برای خود من تجربه بدی نبوده. هم میبینم پول کمتری صرف خرید این چیزها میکنم و هم اینکه پوستم سالمتر شده. راستش را بخواهید خود من از جمله کسانی بودم که به اصطلاح تا سر کوچه هم میخواستم بروم، باید آرایش میکردم ولی الان مدتی است این کار را نمیکنم و عادت کردهام. میبینم زیاد هم بد نیست.»
زن جوان این را میگوید و ادامه میدهد: «از طرفی به خاطر گرانی، احتمال اینکه جنس تقلبی بخریم بیشتر شده و این هم باعث میشود رغبتی به خرید نشان ندهیم.»
عطیه، فروشنده لوازم آرایش در مترو هم این روزها از کار راضی نیست. دختر لاغراندامی است که او را در واگن قطار میبینم. اسمش را یکی از همکارهایش که انگار مدتی است او را ندیده، صدا میزند. با هم احوالپرسی میکنند. بعد از آن عطیه به روال همیشه شروع میکند به معرفی اجناسش: «خانمها ریمل ضدآب دارم، جنس عالی در دو رنگ مشکی و سرمهای. خط چشم کوزهای و ماژیکی، هرکه برده راضی بوده. مداد چشم گربهای، بکش و خوشگل شو!» دو تا دختر به خرید تمایل نشان میدهند. عطیه خط چشمها را نشانشان میدهد. رژ لب دیگر در بساطش نیست چون میگوید کسی رژ نمیبرد. همه دنبال خط چشم و ریملاند چون فقط آرایش چشم است که از زیر ماسک دیده میشود.
گزارش نویس
این روزها سرش خلوت است، مشتری کم شده و کالا هم. روزهایی بود که فرصت سر خاراندن پیدا نمیکرد از بس باید جواب مشتریها را میداد. برای یکی رژ لب روی دستش تست میکرد و به آن یکی درباره فلان محصول توضیح میداد. شبهای عید و مناسبتها که دیگر فروشگاه غلغله بود. حالا اما وضعیت به کل فرق کرده است.
نرگس، فروشنده لوازم آرایش در یکی از فروشگاههای بزرگ تهران از این روزها میگوید: «اول کرونا و زمان قرنطینه که خب بسته بودیم. وقتی اجازه بازگشایی دادند، روزهای اول مردم با ترس میآمدند. حتی میترسیدند عطر بو کنند یا لوازم آرایش را روی پوستشان تست کنند. بعضیها هم البته خیلی حالت ذوقزدگی داشتند از اینکه دوباره میتوانند برای خرید به فروشگاه بیایند. مدتی که گذشت اوضاع کمی عادی شد. این مال زمانی است که کرونا فروکش کرده و آمار ابتلا پایین آمده بود. مردم با ماسک میآمدند و خریدشان را میکردند و فروشگاه هم تقریباً مثل قبل شلوغ بود. الان ولی مدتی است که دوباره خلوت شده. هم به خاطر کروناست و هم اینکه جنس کم شده و واردات هم نداریم و مجموعه محصولات آرایشی وارداتی هم خیلی ناقص است. وقتی مشتری میآید و چندبار سراغ یک جنسی را میگیرد و میبیند نداریم، معلوم است که دیگر نمیآید. ما هم نمیتوانیم دروغ بگوییم که منتظر باشد تا آن جنس را بیاوریم. صادقانه میگوییم که دیگر وارد نمیشود.»
علی صابری از دیگر فروشندگان لوازم آرایشی و بهداشتی هم در این باره میگوید: «وضعیت اقتصادی مردم خوب نیست و مسلماً در این شرایط لوازم آرایش جزو اولویتشان نیست و اگر تا قبل کسانی حتی برای تفنن چنین خریدهایی میکردند، دیگر سراغش نمیروند. الان قیمت لوازم آرایشی حداقل 20 درصد افزایش پیدا کرده و همین هم عاملی است برای کسادی این بازار. بعضی از مغازهدارها در این صنف حتی شنیدهام که تغییر شغل دادهاند. واردات را هم که ممنوع کردهاند. از طرفی مشابه داخلی برای همه اجناس وجود ندارد و همین هم قاچاق را زیاد میکند. به هرحال هرچقدر بگوییم لوازم آرایشی ضروری نیست اما نمیتوانیم مردم را به کل از مصرف آن منع کنیم.»
استندهای خلوت لوازم آرایش در فروشگاهها، مشتریها را به خرید ترغیب نمیکند. از طرفی کرونا هم هست و دیگر مثل قبل بساط مهمانی و عروسی برپا نیست.
«وقتی کسی جایی نمیرود، چرا باید مثل قبل لوازم آرایش بخرد؟! قبلاً که عروسیها بود فروش هم زیاد بود. به هرحال هر خانمی که اهل آرایش کردن هم نبود، اینجور مواقع برای خودش چند تکه لوازم میخرید. علاوهبرآن خود خریدهای عروسی هم بود که الان آن هم کم شده. یا اینکه خیلیها برای کادو دادن لوازم آرایش میخریدند که با توجه به اینکه مراسم و مهمانی برگزار نمیشود، دیگر برای این مورد هم خیلی مراجعه نمیکنند. در ضمن بحث قیمت هم هست. شما یک دانه رژ لب معمولی بخواهید بخرید 150 تا 200 هزار تومان قیمت دارد که تازه به چشم هم نمیآید. قبلاً با همین مبلغ میشد حداقل سه تکه لوازم خرید.»
این را مرجان سمایی، فروشنده لوازم آرایش میگوید. او از بیکاری برخی همکارانش میگوید که بعد از کرونا اتفاق افتاده و دلیلش هم کسادی بازار است و اینکه دیگر به آن تعداد فروشنده نیازی نیست.
عمده فروشان لوازم آرایش هم حرفهای مشابهی میزنند. از آن جمله عبدالرضا قهرمان است که سالهاست در کار پخش لوازم آرایشی است. «از دو سال پیش واردات لوازم آرایش به دلیل لوکس بودن آن ممنوع شد. خب گفتند دلیلش این است که سلامت زنان را به خطر میاندازد و آنها به خاطر تبلیغات ماهوارهای سراغ خرید و مصرف بیشتر میروند. حتی اگر اینطور باشد هم با ممنوعیت مشکل حل نمیشود. کسی که دنبال چیزی باشد بالاخره پیدایش میکند. چرا نمیگویند که این کار قاچاق را زیاد کرده؟ همین کولبرها را ببینید از مرز چقدر لوازم آرایش رد میکنند. قبلاً هم بوده اما حالا بیشتر شده. از طرفی باید کارگاههای غیرمجاز تولید لوازم آرایش را هم در نظر گرفت. الان به اسم تولید داخلی دیگر هرکسی هرکاری دلش میخواهد میکند. طرف در یک کارگاه زیرپلهای معلوم نیست با چه موادی لاک ناخن تولید میکند و یک مارک ایرانی میچسباند رویش و میگوید تولید داخلی با افتخار. تولید داخل هم قانون و ضابطهای دارد. اینطور نیست که هرکس هرچه دلش خواست تولید کند و به اسم محصول ایرانی به مردم بفروشد. متأسفانه این موارد زیاد است و خیلی هم نظارتی روی آن نیست.
چون اولویت خرید قشر زیادی با قیمت کم است، محصولات ارزان بیکیفیت طرفدار پیدا کردهاند درحالیکه چنین محصولاتی مستقیم با سلامت مردم ارتباط دارند. نرمکننده آلمانی که 21 هزار تومان قیمت داشت، الان شده 120 هزار تومان. طرف همین جا پر میکند و میفروشد 40 هزار تومان. مشتری هم فکر میکند ارزان خریده. ما الان بیشتر لوازم آرایشی ترک پخش میکنیم که قیمتش مناسبتر است. لوازم آرایش ایرانی میتوانم بگویم اگر هم داریم، خیلی محدود است و شامل همه محصولات نیست، چیزهایی در حد کرم پودر و کانسیلر در ایران تولید میشود و کیفیتش هم بد نیست اما از لحاظ محصولات دیگر ضعیف هستیم.»
برای مشتریها دل و دماغی نمانده که خرید کنند. کرونا که آمد، حوصله خیلی کارها دیگر باقی نماند. «الان که به ندرت از خانه بیرون میروم احساس میکنم اینکه لوازم آرایش بخرم، پول دور ریختن است. فقط هم لوازم آرایش نیست. قبلاً هرجا رد میشدم یک شال یا روسری خوشم میآمد برای خودم میگرفتم اما وقتی بیرون نمیروم، برای چه خرید کنم؟ بیرون هم که میرویم زیر ماسک اصلاً آرایش کردن ندارد. یک رژلب بزنی به همه جا پخش میشود. البته این را هم بگویم که برای خود من تجربه بدی نبوده. هم میبینم پول کمتری صرف خرید این چیزها میکنم و هم اینکه پوستم سالمتر شده. راستش را بخواهید خود من از جمله کسانی بودم که به اصطلاح تا سر کوچه هم میخواستم بروم، باید آرایش میکردم ولی الان مدتی است این کار را نمیکنم و عادت کردهام. میبینم زیاد هم بد نیست.»
زن جوان این را میگوید و ادامه میدهد: «از طرفی به خاطر گرانی، احتمال اینکه جنس تقلبی بخریم بیشتر شده و این هم باعث میشود رغبتی به خرید نشان ندهیم.»
عطیه، فروشنده لوازم آرایش در مترو هم این روزها از کار راضی نیست. دختر لاغراندامی است که او را در واگن قطار میبینم. اسمش را یکی از همکارهایش که انگار مدتی است او را ندیده، صدا میزند. با هم احوالپرسی میکنند. بعد از آن عطیه به روال همیشه شروع میکند به معرفی اجناسش: «خانمها ریمل ضدآب دارم، جنس عالی در دو رنگ مشکی و سرمهای. خط چشم کوزهای و ماژیکی، هرکه برده راضی بوده. مداد چشم گربهای، بکش و خوشگل شو!» دو تا دختر به خرید تمایل نشان میدهند. عطیه خط چشمها را نشانشان میدهد. رژ لب دیگر در بساطش نیست چون میگوید کسی رژ نمیبرد. همه دنبال خط چشم و ریملاند چون فقط آرایش چشم است که از زیر ماسک دیده میشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
توجه! توجه! تصویری که میبینید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است ! معنی و مفهوم آن این است که خطر کرونا جدی است
-
# من - ماسک - میزنم
-
روابط حسنه در عهد شیخ متواضع
-
باید بمانید تا آینده را با هم بسازیم
-
جان شما، جان ما
-
اعطای مشوق مالیاتی به صادرکنندگان خوش سابقه
-
بی طرفی و میانجیگری
-
حفظ حقوق مردم در گرو ماسک زدن
-
مواضع دیپلماتیک را به دستگاه دیپلماسی واگذار کنیم
-
ساخت و تحویل یک میلیون و 700 هزار خانه
-
اتصال بیش از ۷۶ هزار مدرسه به شبکه هوشمند مدارس
-
زیوری جز ماسک نیست
اخبارایران آنلاین